تخصص یعنی دانش همراه با تجربه که در جهان امروز به دلیل تجربه تحولات متعدد تکنولوژیک و روند جهانیشدن، سرعت تغییرات افزایش یافته است. گاهی اوقات میبینیم که یک بچه 8ساله مهارتش در استفاده از تکنولوژی بیشتر از ماست، بنابراین باید خودمان را با تکنولوژی روز تطبیق دهیم وگرنه از جهان عقب خواهیم ماند. بهمنظور جبران عقبماندگی سازمان از نظر تکنولوژی و فناوری، جذب مدیران جوان را در دستور کار قرار دهیم.
علاوه بر انگیزه و تجربه، بهروز بودن دانش یکی از الزامات پیشرفت در دنیای کنونی است. از اینروست که همواره باید به بحث آموزش توجه ویژه داشت. برای حضور در دنیای رقابت جهان امروز باید از مدیریت سنتی فاصله گرفت و با دانش و فناوری روز دنیا همگام شد، یک مدیر جوان به دلیل قرار داشتن در شرایط روز استفاده از تکنولوژی میتواند برای جبران این فاصله سازمان خود را یاری رساند. البته نباید فراموش شود که دانش در کنار تجربه، تخصص را به همراه میآورد و سابقه کار نقش مهمی را ایفا میکند. ما سعی میکنیم از تکنولوژی روز دنیا عقب نمانیم و همزمان با کسب تجربه، مهارت در مدیریت را افزایش دهیم.
توجه به فرهنگ در مدیریت الزامی است
معتقدم مدیر باید رهبر سازمان هم باشد و به این منظور باید بر قلب منابع انسانی تسلط داشت نه بر افکارش. کار سختی است و اصلا ادعا ندارم که توانستهام از پس این کار بربیایم اما تلاش کردهام رابطه مناسبی بین سطوح سازمان ایجاد کنم. در کشوری با ریشههای قوی تمدن و فرهنگ غنی و اسلامی مثل ایران مدیریت کردن دشوارتر است، چراکه مدیر علاوه بر در نظر داشتن شرایط کاری و اقتصادی و سودآوری بنگاه باید شرایط عاطفی و انسانی را هم در نظر داشته باشید.
یکی از الزامات ایجاد ارتباط مناسب بین این فاکتورها این است که مدیر برای کارکنان خود وقت بگذارد. شاید نتوانم به صورت تئوریک به عدد مشخصی به عنوان درصدی از وقت مدیر برای تعامل با کارکنان اشاره کنم اما به تجربه دریافتهام هر چه من و مدیران ارشد سازمان زمان بیشتری برای این امر در نظر گرفتهایم، نتیجه بهتری هم کسب کردهایم.
به همین منظور و برای ایجاد تعامل و ارتباط بیشتر با تمام سطوح سازمان، در سالهای اخیر با پذیرفتن تمام ریسکهای احتمالی، مدیران ارشد خود را موظف کرده است در غالب سفرهای یکروزه به مراکز توزیع در شهرهای مختلف مراجعه کرده و یک روز کامل از صبح تا شب را در کنار کارکنان این مراکز سپری کنند.
در این سفرها مدیران علاوه بر نظارت بر عملکرد مراکز توزیع، زمانی را برای گفتوگو و شنیدن مسائل و مشکلات تمام سطوح پرسنلی این مراکز صرف میکنند. این سفرها به ایجاد همدلی و همبستگی در سازمان کمک کرد و به شدت از میزان نارضایتیهای درون سازمانی کاست و همکاران را در یک جهت قرار داد.
مدیر باید مشکلات را حس کند
به نظرم برای مدیریت درست، باید مسائل را از نزدیک حس کرد و مدیر از پشت درهای بسته امکان لمس مشکلات سازمان را نخواهد داشت. اگر من بهعنوان مدیر در جریان مشکل خاص کارمند خود قرار نگیرم، ممکن است نتوانم او را در مجموعه حفظ کنم. مدیران باید با کارکنان و سازمان خود تعامل داشته باشند تا به واسطه توجه به منابع انسانی و بخشهای مختلف سازمان به شرایط کسبوکار و بازار اشراف پیدا کنند. درست است که دروس مدیریتی یکسری اطلاعات پایهای به ما میدهد و مثلا هرم مازلو به حل مسائلی اشاره دارد که سبب رضایت منابع انسانی میشود، اما باید مسائل را از نزدیک لمس کرد، زیرا قطعا مسائل یک خانواده ایرانی در سال 90 با سال 1400 متفاوت است. به هر حال اعتقاد من این است که مدیر باید خودش را وقف سازمان کند.
صداقت و شفافیت سوءتفاهم را از میان میبرد
خیلی مهم است که منابع انسانی مدیر خود را باور داشته باشند و این باور حاصل نمیشود مگر اینکه مدیر همیشه صادق و شفاف باشد. خیلی وقتها که مجموعه دچار مشکل و بحران بوده است، موضوع را صادقانه با همکاران مطرح کردهام، زیرا اعتقاد دارم سکوت، سوءتفاهم را افزایش میدهد. مطرح کردن صادقانه مشکلات منابع انسانی را با سازمان همراه میکند.
در این مواقع و در شرایط فشار کاری برای همکاران بیانیههای امیدبخش ارسال میشود تا انگیزه در کالبد سازمان جاری شود. از زمان مسئولیتم حدود 200 بیانیه برای سازمان نوشتهام.
سیستم ضرورت سازمانهای پیشرو
وجود سیستم برای پیشرفت سازمان الزامی است. سیستم کار خود را انجام میدهد و مدیر ضمن ارزیابی سیستم باید مانند یک کاتالیزور عمل کرده و کمک کند مسائل حاشیهای و جانبی برطرف شود. هنر این است که مدیر بتواند در تعامل با نیروی انسانی سبب نقض عملکرد سیستم نشود. وجود سیستم و حرکت در چارچوب آن اجازه نمیدهد مدیر بر اساس سلیقه شخصی برخورد کند؛ زیرا فرآیندها و روالها در سیستم تعریف شده است. به عنوان نمونه عملکردی که به پاداش منتهی میشود در سیستم تعریف شده است و اگر کارمندی بر اساس این تعریف حرکت کند، پاداش دریافت خواهد کرد. بنابراین سیستم به مدیر اجازه پرداخت پاداشهای سلیقهای یا هر برخورد شخصی دیگر را نمیدهد.
فراز و نشیب کار، مدیر را کارآزموده میکند
آموزش ضمن خدمت در مدیریت نکته حائز اهمیتی است. پذیرفتن پست مدیریت یک مجموعه دورههای فشردهای از تجربه را به همراه دارد. نوسانات بسیار زیاد کسبوکار ما سبب شده است، من در طول 6 سال به اندازه 50سال تجربه کسب کنم. این تجربه در کنار مطالعه، آموزش و مشورت با صاحبان تجربه در این صنعت به توانمندی مدیر کمک میکند. اگر مدیر یک مجموعه چه پیر و چه جوان توانمند نباشد، در سازمان مقاومت ایجاد میشود. درواقع باوجود پیشینه فرهنگی ما در مورد پیشکسوتی و ریشسفیدی، پذیرفته شدن یا نشدن یک مدیر توسط کارکنان سازمان متبوع خیلی به جوان بودن یا مسن بودن مدیر ارتباط ندارد، بلکه با میزان توانمندی او در ارتباط است. همانطور که سازمان در مقابل مدیر ناکارآمد مقاومت میکند، در برابر مدیر توانمند انعطاف نشان میدهد.
استفاده از تجربه پیشکسوتان
نکته بسیار ارزشمندی که همواره باید به آن توجه داشت، مشورت و استفاده از تجربه مدیران خوشنام گذشته است. من سعی کردهام همواره با مدیران قبل از خود تعامل داشته و از تجربه آنها بهره ببرم. مشورت با این مدیران کارآزموده که به واسطه سالها تلاش در عرصه مدیریت و پشت سر گذاشتن فراز و نشیبها و دغدغههای بسیار کولهباری از تجربه را به همراه دارند، از اشتباه رفتن راه و دوبارهکاری جلوگیری میکند. باید در نظر داشت یک سازمان در طول مسیر خود با مدیریت افراد مختلف رو به جلو حرکت کرده است و استفاده از دانستههای هر کدام از مدیران پیشین برای مدیر جوانی چون من مانند کلاس درسی است که سالها تجربه را به صورت فشرده در اختیارم قرار میدهد. به هر حال مشورت احتمال خطا را کاهش میدهد و به نظرم برخورد سلیقهای و خودرای بودن مانع پیشرفت سازمان شده و عملکرد مدیر را تضعیف میکند.
تخصص و حسن اخلاق؛ پایههای مدیریت هستند
برای بهرهمندی از مدیران جوان باید سازوکار مشخصی تعریف شود. این سازوکار مباحث مختلف مدیریتی دارد که به صورت تئوریک به ابعاد مختلف آن در علم مدیریت پرداخته شده است. در عمل اما، اگر سازمان هوشمند باشد و سیستم طراحی شده برای جذب منابع انسانی به حد کفایت، صلاحیت تخصصی و اخلاقی متقاضی را بررسی کند، نیروی جذب شده پتانسیل مدیریت یک سازمان در آینده را دارد و اگر سازوکار و بستر رشد در مجموعه فراهم باشد به جایگاهی که استحقاق آن را دارد خواهد رسید. همانطور که چنین شرایطی در اختیار من هم قرار گرفت و کارم را از کارمندی آغاز کرده و پس از گذراندن مراحل اداری و تجربه ردههای سازمانی به پست مدیریت رسیدم.
دغدغههای یک مدیر جوان
یکی از نگرانیهای اصلی من درواقع همان دغدغه کل کشور در بخش اقتصاد است. توزیع داروپخش هم یک بنگاه اقتصادی در یک مجموعه بزرگ به نام ایران است و دغدغه من دغدغه ایران است. امیدوارم تدابیر دولت و حرکت در جهت رشد اقتصادی سبب بهبود معیشت خانوار ایرانی شود.
دغدغه دیگر من مقاومت در برابر تغییر است؛ چراکه به نظرم تغییر ثابت است. یعنی همه چیز مرتب در حال تغییر است و نگرانم که از تغییر جا بمانم. از اینرو تلاش میکنیم هر چه سریعتر خود را به دانش و فناوری روز دنیا مجهز کنیم. در شرایط تغییر امروز جهان یک روز ایستایی مساوی با مرگ سازمان است، زیرا به محض اینکه مکث کنید رقبا از شما پیشی میگیرند. باید مزیت رقابتی ایجاد کنیم و در این جهت گام برداریم.
فضای رقابتی و سالم برای رشد
خشنودم در کشوری که گفته میشود مدیریت در آن سیاستزده است، بدون هیچ سبقه سیاسی و به پشتوانه کارنامه حرفهای خود صاحب عنوان مدیریت شدهام. این نشان از حرکت کشور به سوی یک افق روشن در بحث مدیریت دارد و خوشحالم در مجموعهای کار میکنم که مسئولان ارشد آن به چیزی جز دانش، تخصص و اخلاق به عنوان عامل مهم در مدیریت توجه نمیکنند. خدا را شکر میکنم که در این مجموعه همانطور که این فرصت در اختیار من قرار گرفته است در اختیار دیگران هم قرار میگیرد. اگر قرار است کشور ما در جهت جهانیشدن گام بردارد باید از سیاسیبازی در این امر فاصله گرفته و به الزامات مدیریتی و کارنامه حرفهای توجه شود.
توصیه برای مدیران جوان
گاهی شرایطی پیش میآید که از ظرفیت انسان خارج است و کاری از دست مدیر بر نمیآید، توصیه میکنم مدیران جوان در این شرایط توکل به خدا را فراموش نکنند. ضمن اینکه به مدیران جوان توصیه میکنم برای پیشرفت به بایدهای مدیریتی توجه ویژه داشته باشند.