نگرانی از تامین امنیت غذایی در برخی از كشورها بهدلیل محدودیت منابع و عوامل تولید، وجود معادلات دیپلماتیك غذا، بحران نوسانهای قیمت مواد غذایی بهویژه بحران مواد غذایی سال 2008، افزایش قیمت نفت، تغییر سیاست ایالاتمتحده در استفاده از اتانول زیستی در سال 2007، آشفتگیهای بازار مواد غذایی بهویژه نوسانات قیمتی سبب شده است برخی دولتها بهویژه كشورهای فاقد منابع آبوخاک كافی و اقلیم مناسب دنبال فرصتهای جدید در تامین مواد غذایی باشند. ازجمله این فرصتها استفاده از منابع فرا سرزمینی برای تولید محصولات كشاورزی بهعنوان كشورهای هدف در كشورهایی باشد كه با محدودیت منابع تولید مواجه هستند. با این اوصاف برای تامین امنیت غذایی كه یك هدف راهبردی در اسناد بالادستی ازجمله سیاست های كلی اقتصاد مقاومتی است باید همه منابع موجود با ریسك پایین برای تامین غذای كشور تجهیز شود. در همین راستا كشت فرا سرزمینی یكی از این انتخاب ها و منابع مطمئن است كه با توجه به اهمیت راهبردی آن در معادلات جهانی، به محور اصلی یكی از پروژه های اقتصاد مقاومتی در بخش كشاورزی تبدیلشده است. هومن فتحی در گفتوگویی كه با«مدیران و روسا» انجام داده معتقد است تاكنون بهاندازه كافی در توسعه كشت فرا سرزمینی تعلل شده و بیش از این جایز نیست با چشم تردید به آن نگاه كرد. به گفته او همزمان محدود است و هم اراضی در دسترس، پس باید بتوان عقبماندگی ها را سریعتر جبران كرد.
ابتدا بفرمایید در حال حاضر وضعیت کشاورزی کشور چگونه است؟
کشت فرا سرزمینی در سراسر دنیا مورد مطالعه و فعالیت قرار گرفته است. بهویژه از سالهای 2007 و 2008 که قیمت محصولات کشاورزی افزایش پیدا کرد و اتحادیه اروپا و کشورهای توسعهیافته مبحث سوخت جایگزین را مطرح کردند(بهعنوان نمونه جایگزینی سوخت فسیلی با سوختهایی همچون اتانول)، رویکرد به کشت فرا سرزمینی در سراسر دنیا بسیار گسترش پیدا کرد. بالاتر از 70 میلیون هکتار در دنیا در قالب کشت فرا سرزمینی زیر کشت یا تحت قرارداد هستند. ایران هم بهعنوان کشوری که با محدودیتهای اقلیمی مواجه است، باید به این سمتوسو حركت كند.
ایران در درازمدت به دلیل محدودیتهای اقلیمی واردکننده برخی از محصولات خواهد بود. هرچند خوشبختانه کشور در تولید بسیاری از محصولات ضرایب خودکفایی خوبی دارد اما مانند هر کشور دیگر ناچار است بخشی از محصولات خود را وارد کند. در این شرایط، روش مرسوم و سنتی واردات است. واردات به این معناست که وابستگیهای زیادی به فاکتورهای مختلف در خارج از کشور وجود دارد. بهعنوان نمونه قیمت، سیاستهای صادراتی کشورها، مسائل انتقال مالی و …
در این شرایط با استفاده از کشت فرا سرزمینی می توان بخشی از واردات را کنترل و منبع واردات را مشخص کرد و به تولید و ثبات تولید درازمدت رسید. همچنین در این قالب میتوان در تعیین قیمت، تبادل بانکی و … انعطافپذیری بسیار بیشتری نسبت به واردات داشت.
در مورد کشت فرا سرزمینی صحبتهای زیادی به میان آمده است. حتی در مورد برخی کشورها صحبتهایی مطرح شد. اما هیچگاه درست به اجرا در نیامده است. آیا این برنامه توانایی لازم را دارد که کشت فرا سرزمینی را بهعنوان یک هدف محقق کند و اهداف جزئیتر آن چیست؟
شاید اینکه بگوییم در گذشته موفق نبوده است، نسبی باشد. بر اساس مطالعات بسیار گستردهای که در این رابطه انجامشده است، ایرانیان بسیاری وجود دارند که در چهارگوشه دنیا کشت فرا سرزمینی را با موفقیت انجام میدهند. نظام بخشیدن به این فرآیند اهمیت دارد که در این رابطه با شما موافقم و خلاء مدیریتی دارد و هیچ حرکت برنامهریزی شدهای برای نظاممند کردن یا حمایت از این موضوع وجود نداشت.
کشت فرا سرزمینی منتقدان جدی دارد. خیلیها میگویند مشکلاتی که در مورد واردات است، بیشتر آنها حول کشت فراسرزمینی هم وجود دارد. در کشور دیگر، ریسکهای سیاسی متعددی وجود دارد، این ریسکها چگونه مدیریت خواهد شد؟
سال 1375 بحثهای زیادی وجود داشت تا عضو سازمان «گات» شویم یا خیر، عده زیادی مخالف و عدهای دیگر موافق بودند و در کشوقوس این تصمیمگیری قرار گرفته بودیم. در همان حین که ما درگیر تصمیمگیری بودیم کشورهای دیگر عضو شدند و از مزایای آن بهره بردند و هر یک سالی هم که گذشت عضویت در WTO سختتر شد. از 190 کشور دنیا بیش از 180 کشور عضو شدند. در مورد کشت فرا سرزمینی هم به همین شکل است. من تعبیری در مورد زمین و رابطه آن در دنیا و زمینی که قابل معامله است دارم؛ اگر دنیا را مانند پارکینگی در نظر بگیریم و اراضی موجود در دنیا مانند فضای یک پارکینگ باشد، هرکسی زودتر وارد شود، میتواند از این پارکینگ بهره ببرد و هر کس دیرتر اقدام کند دیگر جای پارک پیدا نخواهد کرد.
اراضی موجود برای اجاره درازمدت یا فروش خارجی در هر کشوری محدود است. هر مقدار دیرتر وارد این وادی شویم، اراضی غیر مرغوبتری به دست می آوریم. همه این سوالات و مجهولات را کشورهای دیگر هم دارند. علاوه بر این انتخاب کشور هدف هم بسیار مهم است، باید کشوری را انتخاب کرد که ثبات اقتصادی و سیاسی، قوانین جذاب برای سرمایهگذاری و رابطه دیپلماتیک مناسب داشته باشد.
طبق گفته شما، در این حوزه تعلل کردیم و در کشوقوس تصمیمگیری بودیم. بر این اساس، در نظر دارید اهداف تعیین شده را در چه زمانی محقق کنید و چقدر زمین نیاز دارید تا امنیت غذایی را تامین کنید؟
یکی از محاسن کاری که انجام داد، این بود که تمام برنامهها را در چارچوبهای قابل پایش تنظیم کرده است. یعنی یک سری جداول و خطمشیهایی داده شده است که سبب میشود کار، هدفمند و قابل پایش شود. در این مورد دو سناریو برای کشت فرا سرزمینی وجود دارد. سناریو اول میزان اراضی موردنیاز در صورت واردات کل محصولات کشاورزی از محل کشت فرا سرزمینی است. یعنی یک فرضیه داریم که چقدر جنس وارد میکنیم و اگر بخواهیم همه محصولات را وارد کنیم به چه میزان اراضی نیاز داریم.
چقدر اراضی نیاز داریم؟
برای مثال، در فرض واردات کل محصولات از محل کشت فرا سرزمینی، بین 2 تا 3 میلیون هکتار زمین نیاز است.
چرا این عدد را نمیتوان دقیقا مشخص کرد؟
به این دلیل که این فرآیند کاملا نسبی است و نمیتوان خیلی دقیق تعیین کرد. چون عملکردها در مکانهای مختلف بر اساس نوع کشت و نوع محصول متفاوت است. این گزینه آرمانی است، البته از نظر پروژه ما آرمانی است و شاید از نظر سیاستهای دولت آرمانی نباشد. سناریو بعدی به دو زیرسناریو تقسیم میشود. با توجه به اعتبارات مورد نیاز و مسائل تامین مالی (که باید انجام شود) باید تعیین کرد چقدر از هر محصول میتوان داشت. اینجاست که اعداد بسیار کاهش پیدا میکند. در کشت فرا سرزمینی کشورها به دو صورت عمل میکنند. در یک حالت، حداقل نهاده را استفاده میکنند. حداقل مکانیزاسیون را سوار میکنند و فقط کشت انجام می دهند. بهعنوان نمونه در یک کشور، بهرهوری تولید دیم 800 تن در هکتار است. یک گزینه این است که همین کار انجام شود، در این گزینه سطح زیر کشت به یک صورت پیشبینی میشود. گزینه دیگر این است که تولید را فشرده کنیم، یعنی مکانیزاسیون را افزایش داده و کود، سموم، نیروی انسانی متخصص، نهادههای تولید، بذر، آبوخاک و … در درازمدت به خدمت گرفته شود که در این حالت میزان اراضی کاهش پیدا میکند. هر دو گزینه برای افق 1404 تعریفشده است.
خوشبختانه در مقایسه با کشورهایی که هدف ما هستند، دانش تخصصی کشور ما، مهندسان و شرکتها بالاست.
آیا پروژه كشت فرا سرزمینی در مورد محصولات هم هدفگذاری كرده است؟
محصولات باید بهصورت سالانه مشخص شود. ولی در حال حاضر در جاهایی که اتکا به واردات سنگین است مانند برنج، دانههای روغنی، سویا، کلزا، خوراک دام، ذرت و… در نظر گرفته شده است. در حوزه شیلات هم، صید فرا سرزمینی یکی از مصادیق کشت فرا سرزمینی است. با توجه به اینکه بخشی از صنایع وابستگی به واردات دارد(بهعنوان نمونه تن ماهی)، در این چارچوب میتواند اطمینان بخشی از وجود منبع تولید درازمدت را حاصل کند.