مهمترین تهدید در آسیبشناسی زنجیره تولید را كمبود منابع داخلی علوفه و البته نهادهای كمبهره ور داخلی در حوزه دامپروری میداند. او در همین ارتباط معتقد است با افزایش بازدهی دام از طریق اصلاح نژادی میتوان با همین منابع موجود بهسوی افزایش تولید و خودكفایی در این دو رشته گام برداشت.
در ابتدا شرحی از وضعیت فعلی خوداتکایی در تولید شیر بفرمایید؟
امنیت غذایی و تولید محصولات راهبردی یکی از مصداقهای اقتصاد مقاومتی است. دو پروژه افزایش ضریب خوداتکایی شیر و گوشت و افزایش ضریب خوداتکایی مرغ و تخممرغ از مجموعه طرح امنیت غذایی است. شیر مادهای است که تنها غذا نیست بلکه بهعنوان یک ماده پیشگیریکننده از بسیاری از بیماریها تلقی میشود. آنچه وزارت بهداشت و درمان مشخص کرده این است که بهصورت متوسط سرانه مصرفی شیر و فرآوردههای آن به 160کیلوگرم برسد. این عدد بهعنوان افق برنامه در سال 1404 در نظر گرفته شده است. چالش جدی در افزایش تولید شیر، رشد نکردن سرانه مصرف لبنیات در کشور است. بهعبارت دیگر ناهمخوانی بین تولید و مصرف مواد لبنی است. متوسط مصرف جهانی حدود 107کیلوگرم است ولی ما خودمان را نباید با این رقم مقایسه کنیم چراکه شامل آفریقا و کشورهای فقیر نیز میشود. متوسط مصرف سرانه در اروپا بیش از 230کیلوگرم است.
یکی از مشکلات ما در شرایط موجود عدم همخوانی منابع تامین علوفه و جمعیت دامی کشور است. یکی از برنامههایی که قرار است اجرا شود کاهش جمعیت دامی در کنار افزایش بازده است. در این راستا در دامهای کوچک و سنگین اقدام به عملیات اصلاحنژاد کردهایم. در دام کوچک نژادهایی وارد شده که بتوانند در مدت زمان کمتر تولید بیشتری داشته باشند. متوسط برهدهی در نژادهای گوسفند ایرانی 0.7 بره در یک سال است. در حالی که نژادهایی که در حال واردکردن آن هستیم امکان تحقق بیش از 2 بره در سال برای هر گوسفند را فراهم میکند. بهعنوان مثال گوسفند نژاد رومانف تا شش بره را میتواند متولد و مادری کند که تلاقی آن با نژاد ایرانی میتواند آثار ارزشمندی در تولیدمثل داشته باشد.
چه نژادهایی قرار است وارد کشور شود؟
نژادهایی که هم از لحاظ تولید شیر و گوشت و هم از لحاظ تولیدمثل قابلیتهای خوبی داشته باشند. نژاد رومانف برای گوسفند و نژادهای سانن و آلپاین در بز مورد استفاده قرار میگیرند که این دو نژاد برای اولینبار در مقیاس صنعتی وارد کشور شدهاند. در دام سنگین به دنبال این هستیم که با تنوع نژادی، کیفیت و کمیت در محصولات شیر و گوشت را بالا ببریم.
عنوان کردید که این واردات برای اولینبار در حال اتفاق افتادن است. چرا پیش از این و در برنامههای قبلی این اتفاقات نمیافتاد و این حلقههای مفقوده دیده نمیشد؟
برای هر کاری باید اراده آن وجود داشته باشد و ورود به هر کاری مشکلات و محدودیتهای خاص خود را دارد. نژاد سیمنتال پیش از این نیز در دنیا وجود داشته و بیش از 20 تا 30درصد جمعیت دامی بسیاری از کشورهای دنیا ازجمله ترکیه که در همسایگی ما قرار دارد را نژاد سیمنتال تشکیل میدهد. نژاد سیمنتال بهراحتی خود را تطبیق میدهد و از لحاظ ضریب تبدیل غذایی بسیار کمتوقع است و کیفیت شیر آن تا 30 درصد بالاتر است. با توجه به محدودیتهایی که شاید پیش از این در پیگیری این قضیه وجود داشته باعث شده که پیش از این چنین اتفاقی نیفتد. علاوه بر واردات این نژادها موضوع استفاده از مایعات ژنتیکی نیز در دستور کار است.
در این برنامه چه سازوکار و بستههای حمایتی در راستای پشتیبانی از این اقدامها در نظر گرفته شده است؟
یکی از شرکتهای وابسته به وزارت جهاد کشاورزی مامور تامین نهادههای دامی شده که مایعهای ژنتیکی را با یکدوم تا یکسوم قیمت مشابه خارجی تولید میکند. این شرکت تعدادی از دامهای ژنومیک شده ممتاز از کشورهای پیشرفته را بدون پرداخت پول وارد کشور کرده و بخشی از محصول نهایی شده از این دام به کمپانی خارجی تعلق میگیرد که این مصداق رویکرد اقتصاد مقاومتی است. علاوه بر واردات دامهای ژنومیک شده، کار جدیدی روی جمعیت دامی کشور در حال انجام است که پس از ارزیابی ژنتیکی تعدادی از دامهای کشور برای اولین بار ژنومیک میشوند و امکان تبادل اسپرم بین ایران و کشورهای منطقه ایجاد خواهد شد. موضوع دیگر ایجاد زنجیرههای تولید است که در طیور به شکل وسیع دنبال شده اما در گوشت قرمز با تأنی بیشتر در حال انجام است.
چه سازوکاری در این برنامه تدوینشده که اگر این افزایش ضریب خوداتکایی تحقق پیدا کرد ادامهدار و پایدار باشد و مانند گذشته دچار نوسان نشود؟
پاسخ این سوال شاید کمی برای من دشوار باشد چراکه بخشی از آن به مسائل کلان اقتصادی کشور مربوط می شود. علیالقاعده در کشوری که ثبات وجود داشته باشد این اتفاق نباید روی بدهد. بهعنوانمثال در دولت اصلاحات در بسیاری از اقلام غذایی از رقم 80درصد عبور کردیم. اما بعد از دوره هشتساله دولتهای نهم و دهم این عدد به کمتر از 60درصد کاهش پیدا کرده بود. اگر در واحدهای تولیدی دامهای پر تولیدی پرورش داده شده باشند که خود را با محیط تطبیق بدهند انتظار میرود که استمرار تولید وجود داشته باشد مگر اینکه مشکلات قیمتی و چالشها بهقدری باشد که بخشی از تولید کاهش پیدا کند. برای مدیریت این موضوع بخشی به سیاست کلان دولت برمیگردد. امیدواریم حمایتی که در این دولت از این مسئله وجود دارد در دولتهای بعدی نیز ادامه پیدا کند.
در صحبتهای خود به چالشهای قیمتی برای تولیدکنندگان و عدم تقارن تولید و مصرف لبنیات اشاره کردید. همانطور که گفتید بخشی از این مسئله توسط صادرات پوشش داده میشود. با توجه به افزایش تولیدی که قرار است در این برنامه اتفاق بیفتد و محدودیت مصرفی که در داخل وجود دارد چه تدبیری برای این موضوع اندیشیدهاید؟
برای این کار در تمام دنیا یک بسته حمایتی تعریف میشود. در رقابت قیمتی در صادرات منطقهای نیاز به بسته حمایتی داریم. به این معنی که اگر صادرات نوسان پیدا کرد و قرار به سرریز شدن تولید در داخل کشور شد و این مسئله روی قیمت تاثیر گذاشت، فاصله قیمتی از ناحیه اعتبار دولتی پوشش داده شود.
در تولید علوفه بهعنوان حلقه اول خودكفایی در شیر و گوشت وضعیت به چه شکل است و چه برنامههایی در این راستا در نظر گرفته شده است؟
در منابع تامین علوفه باید تجدیدنظر شود. در حال حاضر وضع موجود کفاف نیازهای واحدهای تولیدی ما را نمیدهد. بنابراین ما ناگزیر از واردات و تحریک تولید در داخل هستیم. بخشی از اراضی کشور از بارندگی کافی برخوردار نیست یا با تنش شوری مواجه است. در حال حاضر مشغول فعالیت روی علوفههایی با بازدهی و انطباقپذیری بالاتر هستیم. همچنین بعضی از پسماندها در بخش کشاورزی وجود داشته که خیلی به آن توجهی نشده است. بهعنوان مثال پوست پسته که در خوراک دام قابلیت استفاده دارد. سرشاخههای نیشکر در طرح توسعه نیشکر در جنوب کشور که پیش از این دورریز بوده و فیبر و پروتئین بالا و خوشخوراکی دارند، توسط دستگاهی که در داخل طراحی شده به بلوکهای علوفهای تبدیل میشود.
این برنامه در مورد مشارکت بخش خصوصی در این حوزه چه رویکردهایی دارد؟
خیلی از کشورها مانند هند که در تولید شیر رتبه اول جهان را دارند در مشارکت بخش خصوصی و توجه به اتحادیهها تجارب بسیار موفقی دارند. کار مشترکی با سازمان مدیریت و برنامهریزی تحت عنوان صندوق حمایت از صنایع لبنی انجام شده که دربرگیرنده بسته جامعی از تولید تا مصرف نهایی شیر است. این صندوق نیز کار جدیدی است که پیش از این در کشور وجود نداشته است.
در این برنامه چه تدابیری برای افزایش صادرات شیر و محصولات لبنی در نظر گرفته شده است؟
در حال حاضر محصولات لبنی کشور به بیش از 30کشور دنیا صادر میشود اما بیش از 70درصد صادرات ما به عراق است. ولی کشورهای هدف جدیدی مثل روسیه، کشورهای حوزه خلیجفارس و کشورهای دیگری حتی در اروپا نیز مد نظر هستند. برای افزایش صادرات کلیات مشوقهای صادراتی توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی پذیرفته شده که میتواند در سال جاری افزایش محسوس سقف صادراتی را به دنبال داشته باشد که این موضوع دستاورد بزرگی برای کشور است. در حوزه بازاریابی نیز بخش خصوصی و تجار فعالیتهای خوبی انجام دادهاند و با توجه به جوان بودن ایران در صادرات محصولات لبنی موفقیتهای خوبی تاکنون به دست آمده است.
اکنون به موضوع گوشت بپردازیم. ابتدا در مورد وضعیت فعلی تولید گوشت و اهدافی که قرار است در این برنامه محقق شوند، توضیح دهید.
یکی از اقلام پروتئینی ارزشمند در سبد خانوار گوشت قرمز است. گرچه الگوی مصرف در دو دهه اخیر بهگونهای پیش رفته که بخشی از مصرف گوشت قرمز به سمت مصرف گوشت سفید انتقال پیدا کرده است. علت پایین بودن رتبه ایران در تولید گوشت قرمز محدودیت منابع تامین علوفه ناشی از کمبود میزان بارندگی و بالا بودن سطح تبخیر است. کشورهایی که در تولید انبوه گوشت قرمز هستند غالبا نیاز دام خود را از مرتع تامین میکنند که ایران به لحاظ مرتعی با محدودیت روبهرو است.
بحث اصلاح ژنتیکی، ناخودآگاه دانشبنیان بودن تولید گوشت قرمز را به ذهن متبادر میکند. متولی بحث تحقیقات در این حوزه چه نهادی است و آیا مرکز تحقیق و توسعهای در این زمینه وجود دارد و این مسئله به چه شکلی به پروژه شما پیوست شده است؟
مرکزی به نام اصلاحنژاد مشغول فعالیت است. این مرکز خطوط کلی تغییرات ژنتیکی را مورد مطالعه قرار میدهد و روی بهبود راندمان ژنتیکی برای هر نسل بهصورت مستمر پایش وجود دارد. از سوی دیگر واحدهای تولیدی ایران غالبا از مدیران فنی استفاده میکنند که قادر به استفاده از نرمافزارهای پیشرفتهای هستند که ژنتیک دام خود را برای هر نسل مورد ارزیابی قرار میدهند.
در این دولت شرکتهایی در سراسر کشور برای ارائه خدمات این موضوع تحت عنوان مراکز DHI تشکیل شده و مورد حمایت مرکز اصلاح نژاد قرار دارند. نتیجه این خواهد شد که اتفاقات رو به جلویی در زمینه (تولید به دست مردم) خواهیم داشت بدون آنکه نیازی به منابع جدید علوفهای داشته باشیم.
هنگامیکه بحث خودکفایی مطرح میشود باید تحلیل درستی از مصرف آینده داشت. همانطور که اشاره کردید زمانی نسبت مصرف گوشت در کشور بیشتر بود ولی در 10 سال گذشته این رقم بسیار کمتر شده است. آیا این ضریب خودکفایی بر اساس تحلیل مصرف تعیین شده یا اینکه براساس منابع موجود سطحی از تولید هدفگذاری شده است؟
سبد غذایی خانوار به ما دیکته می کند که در کدام قسمت باید تلاش خود را پررنگتر کنیم. در موضوع گوشت قرمز در یکی دو دهه اخیر شرایط افزایشی نداشتیم. این مسئله چند علت دارد، از جمله این موارد میتوان به محدودیتهای بهداشتی گوشت قرمز نسبت به گوشت مرغ به خاطر چربی بالای آن اشاره کرد که قبلا مورد توجه قرار نمیگرفت. از طرفی قیمت پروتئین موجود در گوشت قرمز نسبت به گوشت مرغ تقریبا چند برابر بیشتر است و این مسئله سبب گرایش عمومی به سمت گوشت مرغ شده است.