نام محمدرضا نجفیمنش برای اهالی صنعت خودرو سازی با انجمن صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازی کشور گره خورده است. خودش نیز دستی بر صنعت قطعهسازی دارد و البته عضو اتاق بازرگانی است و رئیس کمیسیون بهبود محیط کسب و کار پارلمان بخش خصوصی. با اینحال سمت او در بخش خصوصی مانع حمایتش از سیاستهای جدید وزارت صمت و البته نگاه بدبینانهاش به واردات خودرو نیست. گزارشی از گپ و گفت “مدیران و روسا” با این کارآفرین و فعال صنعت قطعهسازی را در ادامه میخوانید.
حدود دو دهه قبل یک مدرس کیفیت برای تدریس به ایران آمد و جمله مهمی داشت، تاکید این استاد مدیریت بر آن بود که باید تصور کرد هرچه وجود دارد غلط بوده و آن را به نحو بهتری میتوان انجام داد. این یعنی توسعه و پیشرفت. اینکه تصور کنیم هرچه قبلا اتفاق افتاده الان هم عینا باید اتفاق بیفتد، محل اشکال است.
شاید این روزها برخی بگویند تغییر و تحولات فعلی در وزارت صمت درست نیست چون همهچیز را زیر و رو کرده است؛ اما مبنای فکری باید چنین باشد که قرار نیست هر آنچه در گذشته رخداده هم چنان نیز تداوم یابد. بنابراین اگر مسئولی با تفکرات جدید، دست به تغییراتی گسترده در سازمان خود زد، نباید با سرعت به اقدامات او برچسب بر هم زدن سیستم را چسباند.
متاسفانه این نحوه برخورد و برچسب زدن را در سایر سطوح و به ویژه علیه صنعت خودروسازی میبینیم. البته در ابتدا باید کمی به عقب برگردیم. زمانی که آقای اوباما در آمریکا بر سر کار بود و عظیمترین تحریمها را بر صنعت خوروسازی ایران وضع کرد؛ تحریمهایی که جانشین او یعنی ترامپ نیز به نحوی دیگر در پیش گرفت ولی هر دو توفیقی نیافتند. الان اما شاهدیم که یک عده در داخل میخواهند کار ناتمام ترامپ و اوباما را در مورد صنعت خودروسازی به سرانجام برسانند! این عده به دنبال آن هستند که کل مملکت را تعطیل کرده و همه توانخود را صرف واردات کنند. نگاهی که ملی نیست و در صدد است به نحوی صنعت خودرو را بر زمین بکوبد که دیگر هرگز نتواند از جایش بلند شود. دلیلش هم بسیار واضح است، زیرا در واردات خودرو مبلغ هنگفتی در حد بیست هزار میلیارد تومان نهفته است. در این میان و متاسفانه پلیس و مجلس نیز در قامت منتقد صنعت خودرو با این افراد همصدا میشوند، هم صداییای که خروجیاش ادرس غلط است.
در راستای همین روند و در هفتههای گذشته صحبت عجیبی از پلیس منتشر شد مبنی بر اینکه صنعت را خودرو را تعطیل کنید و ما پولش را میدهیم. اما یک نکته را باید به این دوستان متذکر شد، اینکه کار خود را به درستی انجام داده و در حوزه غیر تخصصیشان دخالت نکنند. در حال حاضر هفتاد درصد مرگ و میر در جادههای کشور عامل انسانی دارد، پارامتری که وظیفه کنترلش بر عهده پلیس است. در حادثه بهبهان، وقتی که هوا مه آلود شد تعداد زیادی خودرو به یکدیگر برخورد کردند اما نقش پلیس در این میان چه بود؟ ما منکر زحمات پلیس نیستیم اما آیا پلیس نمیتوانست قبل از مه آلود شدن جاده، آن را مسدود کرده یا حداقل اعلام هشدار کند؟
در این بین نقش رانندگان خودرو نیز غیر قابل انکار است، به عنوانمثال در کشوری همچون هند، اصلیترین وسیله برای حمل و نقل، موتور سهچرخ است. وسیلهای که ایمنی لازم را نیز ندارد اما بعید است که آمار مرگ و میر آنان به اندازه ایران باشد. با اینهمه کسی نمیپرسد چرا اینقدر در ایران تصادف میشود و با این میزان از تصادف حتی تانک و نفربر هم به عنوان وسیله نقلیه کارساز نیست.
متاسفانه این روزها حمله به صنعت خودروسازی باب شده است و خدا نکند یک موضوع به سوژه روز بدل شود، آن وقت هر فردی حتی از سر صواب سخنی در این باب میگوید؛ اما نکته اینجاست که باید پیش از اظهار نظر در مورد هرچیزی نیمه پر لیوان را دید. باید ببینیم کجا بودهایم، به کجا رسیدیم و چه نقصهایی وجود دارد که بهبود ببخشیم. متاسفانه اینطور که ما رفتار میکنیم، به جوانان و مردم میگوییم که ایهاالناس! تولید داخلی کار نمیکند و باید به واردات متوسل شد. با چنین نگاهی باید البته رییس مجلس و وزیرمان را هم از خارج کشور وارد کنیم! حال آنکه راه علاج چنین نیست، بلکه باید به داشتههای خود نگریست و در راستای رفع نقص آن تلاش کرد.
مارا در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.