نگاهی به عملکرد بنیادمسکن انقلاب اسلامی بیانگر این است که این مجموعه همواره در عملکرد خود مقابله با سوداگری مسکن را در دستور کار قرار داده است. همانگونه که در روستاها کارهای ارزنده و ماندگار به یادگار دارد در بازسازی مناطق حادثه دیده از سوانح طبیعی موثر و با کارنامه درخشان است. بنیاد مسکن بر حذف سوداگری از بازار مسکن با ورود جریان سرمایه به مناطق کم برخوردار به شکل یک محرک اجتماعی و اقتصادی مثبت متمرکز است. نگاه اجتماعی سکاندار این مجموعه در توسعه این الگو با حضور اقای اکبر نیکزاد تعمیق و انسجام عملیاتی بهتری یافته است. علی عظیمی مدیرعامل شرکت خانه گستر یکم از شرکتهای زیرمجموعه بنیاد مسکن انقلاب اسلامی با تاکید بر این نکات عنوان میکند مدل رفتاری بنیاد با سوداگری مسکن در کشور میتواند به یک الگو تبدیل شود. در ادامه گزارش گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی ” مدیران و روسا” را میخوانید:
بنیاد مسکن در مناطق برخوردار و گران قیمت شهر موقعیتهای فوقالعاده برای ساخت مسکن دارد اما رویکرد صرفاً انتفاعی به بازار مسکن بدون توجه به مسولیتهای اجتماعی، سوداگری در بخش مسکن و املاک را پردامنهتر مینماید. در حال حاضر کشور ما با مشکلات عدیدهای در حوزه سوداگری مسکن به ویژه در کلان شهرها مواجه است. نمونه بارز سوداگری مسکن در شهرهای مختلف کشور به ویژه تهران تعداد مسکنهای خالی در مناطق برخوردار شهری است. در نتیجه ما باید روشهایی برای حذف سرمایههای سرگردان که منجر به سوداگری در بازار مسکن میگردد داشته باشیم. مطالبهگری اجتماعی از سرمایه دارانی که سالانه تعداد زیادی جواز ساخت و ساز در مناطق برخوردار شهر دریافت میکنند نیاز به وجهه قانونی دارد.
دولت ابزارهای لازم برای مبارزه با سوداگری مسکن را ندارد
همانطور که دولت با سوداگری در ارز و سکه مقابله میکند برای حوزه مسکن نیز با تعیین مالیات بر مسکن های خالی در این حوزه ورود کرده است اما دولت هنوز قدرت نفوذ کافی در این بخش برای خارج کردن سوداگران از بازار مسکن را ندارد زیرا ابزارهای موجود از کفایت لازم برخوردار نیستند .
ما اعتقاد داریم انبوه سازو سرمایهگذار تنها نباید از سرمایه شهر چیزی را بردارد بلکه باید از سرمایه و دانش خود نیز آوردهای برای شهر داشته باشد. تصور کنید هنگامی که یک سرمایهگذار یک فروشگاه بزرگ و چند منظوره در مقیاس مگا پروژه را راه اندازی می کند سود آن متعلق به صاحبان سهام ان است اما گرفتاری و معضلات ترافیک آن برای مردم منطقه است. قطعاً چنین شخصی وظیفه دارد مدیریت شهری را درحل مسایل و مشکلات مناطق کم برخوردارشهری کمک نماید .
با اتکا به چنین دیدگاهی نسبت به راه اندازی برخی از پروژه ها اقدام شده است . به طور مثال پشت پارک بعثت در تهران محلی با نام گود آذری وجود دارد که یادگارحصار کشی دورناصری در تهران است . این محله علاوه برفرسودگی شدید کالبدی به لحاظ شرایط خاص جغرافیایی در بارندگی ها نیز دچار مشکلات فراوان می شود والبته با معضلات اجتماعی بسیاری همانند کمبود امنیت نیز مواجه است. لذا با همکاری شهرداری تهران پروژه ای با نام باغ آذری برای این منطقه تعریف شد. این پروژه با رویکرد اجتماعی ضمن تامین مسکن جانشین برای گود نشینان ، با مداخله مناسب سرمایه و ایجاد پروژه محرک توسعه زمینه ایجاد مسکن با الگوهای روز امد شهرسازی در منطقه را می نماید که اتفاقاً پیامد آن توسعه منطقه و ایجاد امنیت پایدار به جهت حضور شهروندان است .
با تعریف این پروژه شهرداری تهران یکی از زمین های متعلق به خود را در اختیار بنیاد مسکن انقلاب اسلامی قرار داد و یکی از شرکتهای زیر مجموعه بنیاد ، عملیات مقدماتی کار را با گودبرداری شروع کرد . کلید آغاز این پروژه سال قبل زده شد تا در زمینی حدود 36 هزار متر زمین یک هزار و ۳۰۰ واحد مسکونی ساخته شود. شهرداری تهران در محدوده گود آذری ۳۶۰ خانوار را شناسایی کرده است که در گود زندگی می کنند. با انتقال این خانوارها به مسکن های ساخته شده ساخته شده ، گود به یک فضای اجتماعی تبدیل می شود. این افراد بخشی از هزینه را از طریق زمینِ خانه مسکونی خود در گود پرداخت می کنند و بخش دیگر را در قالب تسهیلات با پرداخت بلند مدت می پردازند.
استعداد و گرایش ذاتی این منطقه به تجاری سازی در سال های قبل باعث خالی شدن ان از سکنه شده است . با پایان ساعت کار بازار محله مجالی برای بار اندازی و شب گردی است لذا اقبالی برای استفاده از مسکونی نبوده و امنیت منطقه به شکل مشهودی مختل شده است . با این قبیل اقدام ها و تعریف این مدل پروژه ها جریان سرمایه به شکل یک محرک توسعه ظاهر می شود که هم اثار اجتماعی دارد و هم در پیوند زنی بافت های چند کارکردی شهر با هدف ایجاد محیطی با نشاط و پویا عملکرد می یابد .
سلیقه مدیریتی اکبر نیکزاد مبارزه با سوداگری مسکن است
از دید بنده اکبر نیکزاد به عنوان رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی کاریزمای اجتماعی لازم را برای اجرای پروژه های از نوع باغ آذری وبا گستره ایی حتی بسیار وسیع تر را دارند. ضمن اینکه سلیقه مدیریتی ایشان در راستای مقابله با سوداگری مسکن همسو می باشد . زیرا معتقد هست به جای تولید مسکن در مناطق برخوردار شهر باید این امکانات را برای افراد کم درآمد ایجاد کرد زیرا خود را در خدمت اجتماع می دانند .پیشنهادهای بسیاری در خصوص پروژه های مستعد شهری به ایشان ارائه می شود اما رسالت و ماموریت شرکت های بنیاد را تولید مسکن در مناطق کمتر برخوردار دنبال می کنند به نوعی به پاسخ گویی اجتماعی و عمل به مسولیت های شرکت های توسعه گر در مناطق کمتر توسعه یافته شهر را تعهد می داند . در واقع اقداماتی از این دست علاوه بر وظیفه شغلی و حرفه ایی به گرایش و علاقه ای افراد برای کمک به مردم نیز ارتباط دارد .
هدف از انجام پروژه باغ آذری و نظایر ان عمل به مسئولیت اجتماعی یک شرکت است که داعیه توسعه گری دارد . مسئولیت اجتماعی به شکل وظیفه گرا ضمن تامین مسکن برای افراد کم درآمد با رفع مشکل شهر به حکمروایی مناسب شهری در اداره امور شهر نیز منجر می گردد. در نتیجه این پروژه هرچند ممکن است برای بنیاد منفعت اقتصادی چندانی نداشته باشد اما سود اجتماعی فراوان دارد و اعتماد به نام بنیاد مسکن انقلاب اسلامی را در میان مردم بیشتر می کند.
ورود سرمایه به مناطق کم برخوردار محرک توسعه است
هنگامی که شما به مناطق کمتر برخوردار سرمایه را وارد می کنید همین سرمایه تبدیل به یک محرک برای پیشرفت آن مناطق می شود که ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی را درهدف توسعه همراستا می سازد. اطمینان داشته باشید اگر چند الگوی موفق از ساخت مسکن در مناطق کم درآمد شهری ایجاد شود سرمایه گذاران بیشتری به این مناطق جذب خواهند شد . در همین جهت پروژههای دیگری نیز در قالب پروژه آرام در منطقه 18 شهرداری تهران در منطقه سابق کوره های اجر پزی جنوب تهران با همکاری شهرداری تهران و شرکت های بنیاد مسکن به استعداد ساخت یکهزار واحد مسکونی شروع شد که ظرفیت توسعه تا چهار هزار واحد مسکونی را نیز دارد.
ناگفته نماند که ایجاد جذابیت های لازم در مناطق کمتر برخوردار برای ورود سرمایه به عهده مدیریت شهری است . با ابزار طرح تفصیلی وسایر ظرفیت های در اختیار شهرداری این جریان باید هدایت و توسعه یابد . اگر تاکنون این اتفاق کمتررخ داده است به این معنی است که ظرفیت ایجاد طرح تفصیلی دراین مناطق قابیلت احیای خود انگیزه را ندارد .
بنیاد میتواند در حریم تهران هم عملکرد موفقی داشته باشد
چنین اقداماتی باید در حریم شهرها نیز انجام شود حریم شهرها همانند پوست بدن برای انسان است اگر تمام اجزای بدن سالم باشد و پوست زخم و بیمار باشد انواع موارد ناسالم به بدن وارد می شود. با همین تفکر باید به حریم شهر نیز نگاه کرد . ما در تهران با این سوالات مواجه هستیم که با وجود متولی حریم شهر چرا ساخت و ساز در آن به این میزان گسترده شود؟ این نقاط نیز یکی از محدوده هایی است که بنیاد مسکن به جهت وظیفه که در روستا ها دارد برای حریم مشترک روستا ها و شهرمی تواند برنامه توسعه جامع بدهد . بنیاد می تواند برای طرح های حفظ و توسعه حریم نیزپیش قدم باشد . هنگامی که بنیاد در روستاها به جهت مراقبت و حفظ کالبد و محدوده های قانونی کارامدی و توان دارد چرا ازاین ظرفیت درشهر ها استفاده نشود . برنامه ریزی در اجرای کلان پروژه های ملی با نگاه امایشی در بنیاد با مشارکت شرکت های وابسته بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پروژه های کلان مقیاس و موثری در نقاط مختلف کشور اجرا کرده است.
که هم به لحاظ الگو پذیری توسعه و هم به لحاظ تبیین جایگاه و ظرفیت عملیاتی و اجرایی بنیاد مسکن حایز اهمیت است . مثلاً در اراک شهرک سنجان شامل 5 هزار واحد مسکن ارزان قیمت، در شیراز محله حاشیه نشین سلطان آباد، در کرمان محله سعیدی در خاک سفید تهران وانواع پروژه های عمرانی کلان در حوزه ازاد راه و مترواز این دست هستند . و بسیاری از پروژه های دیگر از جمله مداخلههای بسیار خوب و موفق بنیاد بوده است. ضمن اینکه نفس این اقدام ها گفتمان غالب را بر هم می زند .زیرا بنیاد مسکن در مقابل افراد سرمایه دار که تنها در نقاط برخوردار شهر نسبت به ساخت مسکن اقدام میکنند در مناطق کمتر برخوردار نیز مداخله دارد . ما اعتقاد داریم در این مناطق نیز می توان مزیت اقتصادی ایجاد کرد اما الگوی آن متفاوت است .
کلام اخر: بنیاد مسکن و شرکتهای آن در قامت یک نهاد خدمترسان اضطراری
حضور به موقع و سریع در مناطق سانحه زده حتی همزمان به هلال احمر و شروع به خدمترسانی از ویژگیهای بنیاد و شرکتهای تابعه آن است قطعاً الگوهای بسیار موفق و بیشماری از این موضوع در بنیاد وجود دارد. البته جریانی در کشور هم راستا با جریانهای خارج از کشور برای تخریب چهره سازمانها و نهادهای انقلابی فعالیت میکند و تنها دلیل اصلی آن این است که این نهادها و سازمانها خوب کار کردهاند.