مهندس غلامرضا شافعی مدیر توانمند نظام جمهوری اسلامی از جمله در مسئولیتهای وزیر صمت دولتهای میرحسین موسوی و خاتمی، وزیر تعاون کابینه زنده یاد هاشمی رفسنجانی و سفیر ایران در روسیه، با تجارب و بینش ارزنده خود در حکمرانی، سیدمحمد اتابک را انتخابی اصلح و شایسته برای تصدی وزارت صمت میداند و از ایشان با عنوان مدیری پاکدست، مجرب و تحول آفرین نام میبرد. مهندس شافعی سرمایهگذاری در بخشهای صنعت و معدن کشور را در شرایط امروز، ضروریترین عامل توسعه به حساب میآورد و با استفاده از تریبون رادیو صدای تدبیر به وزیر آینده صمت توصیه میکند فضای بخشهای صنعت و معدن ایران را به سویی هدایت کند که بخش خصوصی با اعتماد و قوت قلب، به سرمایهگذاری و تولید و فعالیت در این عرصهها، مشتاق شود. ایشان همچنین اظهار امیدواری میکنند که اتابک و علی آبادی در رأس دو وزارتخانه حساس صمت و نیرو در کنارهم بتوانند بحران کمبود و ناترازی انرژی را بویژه در بخش صنعت و تولید، مدیریت نمایند. آگاهی از جزئیات این گفتوگو را به مدیران دلسوز کشور توصیه میکنیم.
*اعضای پیشنهادی کابینه تا چه حد مطابق با شعارها و معیارهای آقای پزشکیان هستند؟
کاندیدهای ریاستجمهوری غالباً در تبلیغات قبل از انتخابات، افقهایی را ترسیم میکنند و امیدوارند فرصت عملیاتی کردن تمامی وعدههایشان را داشته باشند. گاهی ممکن است اعضای کابینه یک دولت به واسطه سلیقه شخصی رییسجمهور، معرفی نشوند و برآیند نظرات احزاب سیاسی و گروههای حامی وی باشند. گرچه حزب در ایران به مفهوم رایج دنیا وجود ندارد اما گروههای سیاسی معمولاً تمایل دارند وزرای دولتی که برای بر روی کار آمدنش تلاش کردهاند، مطابق سبک و سیاق خودشان انتخاب و معرفی شوند. بنده در موقعیت و موضع ارزیابی تک تک وزرای پیشنهادی قرار ندارم اما بایستی بگویم آقای پزشکیان با وجود تمام محدودیتها و کمبودها، اشخاصی را در کسوت وزارت پیشنهاد کردهاند و ما نیز امیدواریم نمایندگان مجلس با دقت کافی قادر به انتخاب بهترینها باشد. خوشبختانه دست رئیسجمهور در ارائه پیشنهاد وزرا، بسته نبود و در واقع چندین گزینه مطلوب برای هر وزارتخانه وجود داشته است؛ به این معنا اسباب خرسندی است که در ایران قحط الرجال نیست.
*نظر جنابعالی نسبت به گزینه پیشنهادی وزارت صمت، آقای سیدمحمد اتابک چیست؟
تا جاییکه بنده اطلاع دارم، آقای اتابک از مدیران فعال در بنگاههای مختلف بویژه در دو حوزه صنعت سیمان و فولاد هستند. ایشان سالها در سِمَت مدیریت سیمان تهران به عنوان یکی از بزرگترین مجموعههای سیمان کشور فعالیت داشتهاند. بنده به واسطه علاقمندی به توسعه صنعت کشور، همیشه پیگیر توفیقات مدیرانی بودهام که در موقعیتهای مهم صنعتی کشور مشغول کار هستند. گرچه از نزدیک با جناب اتابک همکاری نداشتهام اما ایشان را جزو مدیران موفق و اصیل حوزه صنعت میدانم. شاید تنها نقیصه وارد به سوابق ایشان، عدم فعالیت در کسوت سیاستگذاری حوزه صنعت باشد. در حقیقت افردی که در موضع سیاستکذاری قرار میگیرند بایستی در جهت فراهمسازی فعالیت مردم، بسترسازی کنند. در مقابل تنها هدف افراد فعال در بنکاهها، موفقیت بنگاه است. به هر شکل این نقیصه نیز با انتخاب معاونان و مشاوران مجرب در وزارتخانه، رفع خواهد شد.
آقای اتابک مدتی نیز در بنیاد مستضعفان به عنوان معاون رئیس بنیاد فعالیت داشتهاند. این تجربه خوب را بایستی مد نظر قرار دهیم چرا که قطعاً بنیاد مستضعفان به عنوان یکی از بزرگترین نهادهای سرمایهگذار در حوزه اقتصادی، محیطی مناسب برای شکلگیری تفکر اقتصادی است.
*مهندس فاطمی امین، اولین وزیر صنعت دولت سیزدهم نیز ویژگیهای مشابه آقای اتابک داشتند. سوابق زیادی همچون ریاست ستاد تحول صنایع و معادن، مشاور و مدیر سرمایهگذاری و مشارکتهای آستان قدس رضوی و همچنین عضویت در هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی در کارنامه ایشان بود، با این وجود در سمت وزارت صنعت مورد استیضاح قرار گرفتند. با این اوصاف آیا ما میتوانیم توفیقات آقای اتابک در بنیاد مستضعفان یا هولدینگ سیمان را ملاک توفیق ایشان در وزارت صمت قرار دهیم؟
بنده صراحتاً میگویم که موفقیت یک فرد در یک بنگاه، بیتردید دلیل بر موفقیت در جای دیگر نیست. توفیق در مسئولیتهای مختلف، عوامل متعددی دخیل هستند.
مهندس اتابک، فرد ذاتاً مستعد و دنیادیدهای است که سوابق مدیریتی و بنیانگذاری دارد. آنطور که بنده شنیدهام فرد بسیار پاکدستی است که نسبت به رعایت بیتالمال با وسواس برخورد میکند. به هر صورت با توجه به مجموعه عوامل، امید توفیق ایشان در وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت وجود دارد.
اکنون فضای وزارت صنعت باید به سمت فراهمسازی بستر سرمایهگذاریهای مردمی سوق داده شود. در مورد سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر با فقدان قوانین مواجه نیستیم اما چرا این سرمایهگذاریها اجرایی نمیشوند؟! سال ۱۳۶۷ این کشور را در بحبوحه جنگ با هفت میلیارد دلار درآمد ارزی اداره میکردیم، حال چطور میشود با درآمد صد میلیارد دلاری از محل صادرات نفتی و غیرنفتی قادر به اداره کشور نیستیم. ما کمبود ارز نداریم بلکه مشکل اصلی در بخش مدیریتی است. سیاستهای تعامل با جهان که به شدت در بخش صنعت تاثیر میگذارد، یکی از چالشهایی استکه در مسیر حرکت وزارت صمت قرار گرفته است.
*موضوع تعامل وزرای اقتصادی را چگونه ارزیابی میکنید
مشخصاً اگر تعامل آقای علیآبادی، وزیر پیشنهادی نیرو و آقای اتابک، وزیر پیشنهادی صمت را در نظر بگیریم، بنده تصور میکنم این دو بزرگوار میتوانند در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر از نزدیک همکاری داشته باشند. هرچند آقای علیآبادی در مپنا با حوزه تولید توربین و ژنراتور آشنایی کامل دارند اما میتوانند با بکارگیری پنلهای خورشیدی و از طریق سرمایهگذاری مردمی
مبادرت به تولید انرژیهای تجدیدپذیر داشته باشند. دولت نیز میتواند با فراهمسازی بسترهایی مثل زمین و اولویت قرار دادن تخصیص ارز به حوزه انرژی در این راستا نقش حمایتیاش را ایفا کند.
*فکر میکنید چند درصد از وزرای کابینه موفق به دریافت رای موافق مجلس میشوند؟
اکنون زمان کنار گذاشتن دعواهای سیاسی است. در این شرایط بحرانی باید دست به دست یکدیگر دهیم. در این مورد نمیتوانم قاطعانه اظهارنظر کنم. از نمایندگان مجلس خواهشمندم که همکاریهای لازم را صورت دهند، البته وزرا نیز بایستی در توجیه و اقناعسازی نسبت به برنامههای خود تلاش کنند. اجرایی شدن برنامههای وزرا مشروط بر فراهمسازی بستر در قوانین مادر و اسناد بالادستی است.
*این کابینه به خاطر فراز و فرودهای کنونی کشور، کابینهای مقدور تلقی میشود. از دیدگاه حضرتعالی آیا وزرای اقتصادی، خیرالموجودین هستند؟
حتماً انتخابهای بهتری نیز وجود داشته است. به هر حال محدودیتهای این قضیه را نیز بایستی در نظر بگیریم. افراد پیشنهادی، نتیجه و برآیند خواستها و سلایق مختلف موجود در کشور هستند.
*آیا میتوان هشت درصد رشد اقتصادی سالانه را در چهار سال پیش رو انتظار داشت؟
به نظر نمیرسد که برنامه هفتم همچون برنامه سوم در دولت آقای خاتمی، موفق عمل کند. رشد صادرات غیرنفتی در برنامه هفتم، ۲۳ درصد مترصد شده است اما الزاماتی دارد که باید فراهم شود. برای مثال در بحث انرژی ابتدا بایستی تولید مازاد مصرف داشته باشیم تا پس از آن بتوان به امر صادرات مبادرت کرد. علاوه بر سرمایهگذاری، نیازمند دانش فنی نوین هستیم. شاید شرکتهای دانشبنیان، بخشی از این نیازها را تاحدودی تامین کنند اما در دنیای امروز نمیتوانیم دور خودمان دیوار بکشیم و بگوییم همه چیز را خودمان تولید میکنیم. رشد تولید هشت درصدی نیازمند الزامات داخلی، تعاملات خارجی، مدیریت و تصمیمگیری است.