صنعت فولاد به عنوان یکی از صنایع استراتژیک کشور، علاوه بر آنکه میتواند در خدمت رشد اقتصاد ایران باشد، اگر در مناطق کمتر برخوردار به توسعه صنعت بپردازد میتواند در خدمت امنیت پایدار نیز قرار بگیرد. گروه سرمایهگذاری پارسیان و شرکتهای زیرمجموعه آن از جمله اپال کانی پارس از معدود تجربههای موفق حضور بخش خصوصی در صنایع فولادی ایران را رقم زدهاند و توانستهاند با توسعه صنعت فولاد در نواحی مرزی در استان خراسان جنوبی، در محرومترین مناطق کشور ایجاد اشتغال کنند و سایه فقر و عدم امنیت را در آن نواحی کمرنگ کنند. به همین بهانه در گفتوگوی تصویری با دکتر سعید سوادکوهی مدیرعامل اپال کانی پارس در برنامه سیمای تدبیر به مشکلات و مزایای حضور بخش خصوصی در صنعت فولاد پرداختهایم. شرکتهای زیرمجموعه اپال کانی پارس تولیدی قابل توجه در حوزه استخراج معادن، کنستانتره، گندله و آهن اسفنجی دارند. سوادکوهی معتقد است مسئولان دولتی میتوانند با برنامهریزی دقیق و با دید جامعنگر به رشد هر چه بیشتر صنعت یاری برسانند. مدیرعامل خوشفکر اپال کانی پارس میگوید مدیران برای تصمیمگیری بهتر باید از چشم تولیدکننده به مسئله تولید نگاه کنند و خود را تولیدکننده ببینند. به گفته سوادکوهی هدفگذاری اپال کانی پارس رساندن استخراج سنگ آهن به میزان سالانه صدوبیست میلیون تن است و در سال 1404 هدفگذاری استخراج شصت میلیون تنی را در دستور کار دارند که با دستیابی به این اهداف تولید آهن در کشور افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد. آگاهی از این دستآوردهای امیدبخش را به مدیران و فعالان صنعت و تولید توصیه میکنیم.
بسیاری از کارشناسان ایران را بهشت معادن و جهنم تجهیزات میدانند. در چنین شرایطی شرکت اپال کانی پارس فعالیت خود را چگونه سامان میدهد؟
برای پاسخ به این سوال باید به سال ۱۳۸۳ بازگردیم که بانک پارسیان گروه سرمایهگذاری پارسیان را تاسیس کرد. در ابتدای تاسیس این گروه فعالیت در حوزه معدنی در چارت فعالیتی آن دیده نشده بود اما از سال نودودو با حضور آقای دکتر سمیعی نژاد که تمام فعالیتشان در حوزه معدنی بوده است، این گروه به سمت فعالیت در حوزه معدنی نیز حرکت کرد. شروع کار ما در حوزه معدن خرید کارخانههای کنستانتره و آهن اسفنجی بود. پروژههایی که تکمیل نشده بودند و زمان زیادی لازم بود تا به مرحله بهرهبرداری برسند. این روند به سمتی حرکت کرد که در حال حاضر شرکت اپال هشتصد هزار تن تولید آهن اسفنجی و دو میلیون و ششصد هزار تن کنستانتره آهن دارد که با توجه به مهندسی مجدد صورت گرفته تولید کنستانتره به سه و دو دهم میلیون تن میرسد. این شرکت همچنین در زمینه گندله ما در حال حاضر رقم پنج میلیون تن را تولید میکنیم و با توجه به تغییرات صورت گرفته این رقم به شش میلیون تن خواهد رسید. در واقع شرکت اپال در زمینه تولید کنستانتره، آهن اسفنجی و گندله جزو شرکتهای بسیار برخوردار کشور است. حرکت به این سمت با کمک آقای دکتر سمیعی نژاد که ناوگان استخراجی را تدارک دیدند و مواد اولیه برای تولید محصولات در کارخانجات گروه سرمایهگذاری پارسیان را فراهم آوردند ممکن شد. در حال حاضر ما در مجموعه سنگان پنجاه میلیون تن تولید سنگ آهن داریم و البته تمام این سنگ آهن استخراجی در کارخانجات گروه پارسیان مورد استفاده قرار نمیگیرد و تامین بخشی از مواد اولیه شرکتهای حاضر در منطقه با ماست.
در شرایطی که ما با مسئله بحران در استخراج معادن مواجه هستیم وضعیت شما در زمینه استخراج چگونه است؟
ما از منظر تکنولوژی استخراج در وضع بسیار مناسبی به سر میبریم و روز اولی که جرقه خرید ماشین آلاتی به این عظمت به ذهن دکتر سمیعی نژاد زده شد، مبنای تصمیم ایشان این بود که در سالیانی نه چندان دور به خاطر فرسودگی ماشین آلات و عدم ورود ماشین آلات جدید به دلیل تحریم ممکن است استخراج معادن با بحران مواجه شد. بر همین مبنا ما استارت به موقعی زدیم و به موقع ماشین آلات مناسبی را وارد کشور کردیم. این خریدها به این دلیل صورت گرفت که ما بتوانیم مطمئن باشیم سنگ آهن مورد نیاز برای کارخانههای خودمان را تامین کنیم و در کنار آن بتوانیم به صورت پیمانکاری به دیگر صنایع معدنی نیز خدمات ارائه دهیم. ما تعهد اخلاقی دادهایم که استخراج سنگ آهن را سالانه به صدوبیست میلیون تن برسانیم و در این صورت سنگ آهن مناسب برای تولید گندله به چهل میلیون تن خواهد رسید و تولید آهن در کشور افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد.
با توجه به تجربهای که در صنایع معدنی دارید مسائل مهمی که این صنعت با آن دست به گریبان است را چه میدانید؟
یکی از مسائل این است که ما در نظام برنامهریزی تولید فولاد کشور تعادل لازم را نداریم. گاهی گندله زیاد است و آهن اسفنجی کم و گاهی برعکس. دلیل این امر این است که نظام هماهنگی برای حرکت صنایع در مسیر توسعه وجود نداشته است. به همین دلیل به عنوان نمونه ما در سالهای گذشته هشت تا ده میلیون تن گندله مازاد داشتیم.
این مسئله به این دلیل پدید آمده که صنعت فولاد ما نقشه راه نداشته است؟
نقشه راه داشته ولی در اجرا به مسئله خوردهایم. مثلا به دلیل ضعف در تامین نقدینگی یک پروژه ناتمام مانده است یا به هر دلیل دیگر ما به طرز هماهنگی پیشرفت نکردهایم. مشکلات ناشی از غیرقابل پیشبینی بودن وضعیت اقتصادی ایران نیز مزید بر علت است. زمانی که ما دستگاههای استخراجی خود را وارد کردیم سهم لاستیک ماشینآلات در قیمت تمام شده ما شش درصد بود ولی با تغییر نرخ ارز، به دلیل استهلاک بالای لاستیکها سهم آنها به سی و دو درصد رسید.
شما درگیر قیمتگذاری دستوری هم هستید و همین حاشیه سود را پایین میآورد. درست است؟
قیمت دستوری تا جایی جواب میدهد. کشش بازار در نهایت سیاستگذار را مجبور میکند این قیمت را تغییر دهد. در حال حاضر حتی در بورس هم قیمتگذاری چندان آزاد نیست و برای قیمت کف و سقفی گذاشته شده است و این نوعی دخالت در قیمتگذاری است. علاوه بر این دخالتهای دیگری نیز کار را بر ما سخت میکند. به عنوان نمونه در حوزه صادرات، زمانی که ده میلیون گندله روی زمین مانده است، ناگهان بخشنامهای میآید و عوارض صادرات گندله را به بیست درصد افزایش میدهد. در این شرایط صنعت آسیب میبیند و کار عقب میافتد.
منطق ارائه کف و سقف برای بازار بورس کالا این است که تولیدکنندگان بزرگ در روند بازار مداخله ناصواب نکنند ولی این امر برای تولیدکنندگان کوچکتر آسیبزاست. این ایده را قبول دارید؟
این حرف درست است ولی باید فکری برای تولیدکنندگان کوچک کرد. شما وقتی یک سرمایهگذار را ترغیب میکنید که در مناطق محروم سرمایهگذاری کند به عنوان دولت باید زیرساختها را برای آن سرمایهگذار فراهم کنید و مثلا به او تخفیف مالیاتی بدهید. برای حضور سرمایهگذار در بخشهای صنعتی نیز باید زیرساختها را فراهم کرد. ما چه بلایی به سر اوره و متانول آوردهایم؟ به چه دلیل. به خاطر کمک به کشاورز تولیدکننده را در محدودیت قرار دادهایم و همین باعث عدم رقبت بخش خصوصی برای ورود به این بازارها شده و در حال حاضر با کمبود تولید مواجه هستیم. راه حل درست عدم تعادل در برخورد نیست.
با وضعیتی که به آن اشاره کردید آیا از اساس افزایش استخراج و گسترش تولید توجیهپذیر هست؟
ما امیدوار به تغییر سیاستها هستیم. بعد از پنج سال باید در ایمیدرو مناقصه تازهای شکل بگیرد و ما میدانیم که دوستانمان در ایمیدرو همه میدانند حرف ما درست است ولی محدودیتهای قانون دست آنها را بسته است. ما باید به معادن نگاه توسعهای داشته باشیم و آنها را در مسیر سوددهی قرار بدهیم.
ما در بازار نفت با نرخ جهانیای مواجه هستیم که با نوسانات سیاسی بالا میرود ولی در همان زمان نرخ محصولات معدنی پایین میآید. چرا وضع به این شکل است؟
قسمت اعظمی از اقتصاد دنیا به نرخ رشد اقتصادی چین وابسته است. وقتی مسئله مسکن در چین دچار بحران میشود نرخ نهادههای فولادی در دنیا بحرانی میشود ولی در همین بازار خراب هم اگر اجازه صادرات با نرخ توافقی به ما داده شود که در آستانه گرفتن این اجازه هستیم، ما میتوانیم به خوبی چرخ کارخانه خود را بچرخانیم. زمانی که دو میلیون تن گندله یک کارخانه روی زمین مانده باشد از منظر سرمایه در گردش دچار مشکل میشود و درگیر بحران میگردد. در چنین شرایطی لازم است که دولت تصمیمگیری خود را در قابل یک پکیج و با دیدن همه جوانب پیش ببرد تا تصمیمات دولت به ویرانی اقتصادی منجر نشود. ما در سال گذشته در بانک مرکزی با هفت نرخ مواجه بودیم و نمیدانستیم کدام نرخ را انتخاب کنیم. در حال حاضر اگر دولت دقیق و با برنامهریزی کار کند شرکتی مانند اپال میتوانید سالانه ده همت سوددهی داشته باشید. اگر مدیرانی که پشت میز تصمیمگیری مینشینند خودشان احساس کنند که تولیدکننده هستند و از چشم تولیدکننده به مسئله تولید نگاه کنند بسیاری از مشکلات ما حل میشود.
شرکتهایی نظیر شرکت شما با چالشی به نام چالش انرژی دست به گریبان هستند که باید برای آن فکری بکنند. در این زمینه چه تدبیری اندیشیدهاید؟
ما با تدابیری که صورت گرفت در تابستانی که گذشت با مشکل برق مواجه نبودیم ولی اقدامات تسکینبخشی در بلندمدت نمیتواند پاسخگوی نیاز صنعت باشد. ما در حال تلاش هستیم که نیروگاههایی با انرژی تجدیدپذیر شکل دهیم که هم نیاز شرکتهای ما را تامین میکنند و هم مازاد آن به مدار دیگر مصارف وارد خواهد شد. ما در حال ساخت یک نیروگاه بادی با ظرفیت تولید هفتادوپنج مگاوات برق هستیم که حداکثر تا یک سال و نیم آینده وارد مدار خواهد شد. میزان مصرف شرکتهای ما چیزی در حدود شصت مگاوات است و مازاد برق را میتوانیم به شبکه ارائه کنیم. به این شکل مشکلات برق را تا حدودی حل کردهایم ولی در حوزه گاز با مشکلات بیشتری مواجه هستیم. ما در حال حاضر تکنولوژی ذخیرهسازی گاز را نداریم ولی به دنبال به دست آوردن این تکنولوژی هستیم تا در تابستان بتوانیم گاز را ذخیره کنیم و در زمستان که کشور با کمبود گاز مواجه میشود از این ذخیره استفاده کنیم. در حوزه آب هم ما دچار مشکل هستیم و برای حل این مشکل دو سه طرح بسیار عظیم را مدنظر قرار دادهایم تا با بازچرخانی آب و فاضلاب شهری بتوانیم مشکل آب صنایع را حل کنیم. علاوه بر این ما تلاش میکنیم زمان اورهال کارخانههای خودمان را به نوعی تنظیم کنیم که با زمان کمبود گاز مطابق باشد و به این شکل آسیب کمتری ببینیم.