فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند . (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)

داوود عابدی آملی بنیانگذار گروه صنعتی تاژ | مديريت سياسی محكوم به شكست است

دانش مدیریتی در اثر مطالعه به دست می‌آید. البته باید به نحوه مطالعه یا تحصیل افراد در رشته مدیریت فرم داد؛ آن را از حالت دانشكده‌ای درآورد و كاربردی كرد. مدیریت یك سیكل بسته است، مانند یك دایره. فرد باید مطالعات و تجاربی را به دست بیاورد و این دایره را دور بزند تا به مرحله اداره یك مجموعه برسد. برای تبدیل شدن به مدیری لایق و كارآمد چند ویژگی انتسابی و اكتسابی وجود دارد؛ اول از همه كاریزمای مدیریت باید در یك شخص وجود داشته باشد تا بتواند باقی قضایا را پی بگیرد. یك مدیر، مدیر به دنیا می‌آید. در خانه محبوب است، در مدرسه پیشتاز است و از همان سال‌های ابتدایی این استعداد در او بروز می‌كند. مرحله بعد از استعداد، مطالعه و تحصیل است. فردی كه می‌خواهد مدیر شود باید خیلی بیشتر از دیگران وقت خود را صرف مطالعه کند، چرا كه مدیر یك سر و گردن بالاتر است. دانش مدیریت در اثر مطالعه به دست می‌آید و در اثر تجربه این مطالعات درونی می‌شود. تجربه بدون دانش و دانش بدون تجربه دچار نقصی اساسی است. مدیریت یك سیكل بسته است و هر كسی درون آن جا ندارد، مگر اینكه ویژگی‌های مطرح شده را داشته باشد.

آموزش باید به دست استادان عمل‌گرا سپرده شود
اگر در سیستم آموزش وجود داشته باشد مدیر هم موفق می‌شود، اما اگر در سازمان آموزش وجود نداشته باشد، آن سیستم دچار رکود شده و از بین می‌رود. متاسفانه آموزش، بحثی است كه امروز مغفول مانده است.
زمانی كه من مدیریت را انتخاب كردم، بلافاصله سراغ كلاس‌های مدیریت رفتم تا بتوانم در وهله اول یك بخش را اداره و در وهله بعدی واحدی را ایجاد كنم. البته این شانس را هم داشتم كه بلافاصله بعد از استخدامم، من را برای دوره‌های آموزشی به ایتالیا و اسپانیا فرستادند. یك مدیر بدون داشتن مطالعه و پیش‌زمینه‌های ذهنی محكوم به شكست است.
اگر آموزش در یك مجموعه به صورت متناوب وجود نداشته باشد به زودی آن مجموعه به هلاكت خواهد رسید. البته كیفیت این آموزش‌ها به نگاه مدیران و كارفرماها به بحث آموزش معطوف است. مدیران باید بتوانند اشخاصی را كه در آنها استعداد مدیریت دیده می‌شود شناسایی کنند و به بحث آموزش‌های مدیریتی آنها اهتمام ورزند.
زمانی سازمان مدیریت صنعتی آموزش‌های بسیار خوبی را برای مدیران تدارك دیده بود. علت كارآمدی سیستم آموزش مدیریت صنعتی، استفاده از استادان عمل‌گرا بود. اما نقطه مقابل این سیستم آموزشی همیشه بر دانشگاه‌های ما حاكم بوده است. آنها از استادان آكادمیك استفاده می‌كنند و نتیجه آن جز بیكاری چندین هزار نفر نیست.

مخالفان خصوصی‌سازی باید بركنار شوند
80 درصد اقتصاد ما را اقتصاد دولتی تشكیل می‌دهد. این سیستم اقتصادی همیشه با شكست مواجه بوده است. تجربه كشورهای كمونیستی می‌تواند مثالی عینی از این نوع اقتصاد باشد. دولت باید بتواند زمینه‌ساز رفاه اجتماعی باشد و در تسریع امور هرچه بیشتر تلاش كند. اما امروز اقتصاد دولتی تبدیل به مانعی شده است. مصداق این مانع در قیمت‌گذاری‌ها به عینه دیده می‌شود. بخش خصوصی تولید می‌كند اما قیمت را دولت تعیین می‌كند، این بدان معناست كه در كوتاه‌مدت حس رقابت بین واحدهای تولیدی از بین خواهد رفت، چنان كه امروز نیز شاهد این امر هستیم. در مجموع می‌توان گفت اقتصاد دولتی مخرب است. تا اقتصاد دولتی له نشود بحران همچنان وجود دارد و باعث بحران اجتماعی هم می‌شود. كار اصلا باید دست بخش خصوصی باشد، بخش دولتی اساسا مزاحم است.
تاكید مقام‌معظم رهبری همواره بر خصوصی‌سازی بوده، به‌طوری كه به كرات بر اولویت اصل 44 تاكید كرده‌اند، اما عده‌ای كه منافع شخصی دارند مانع از تحقق این امر می‌شوند. این قبیل مسوولان همواره منافع مردم را قربانی منافع شخصی خود می‌كنند. به نظر می‌رسد زمانی خصوصی‌سازی به شكل كامل آن اجرا خواهد شد كه اینها از مسوولیت بركنار شوند.

تولیدكنندگان، بهترین گزینه مدیریت
بخش خصوصی دنبال زیرساخت‌ها می‌رود تا بتواند به راحتی تولید كند اما بدنه دولت به فكر این زیرساخت‌ها نبوده است. بخش خصوصی همواره ازخودگذشتگی‌های زیادی داشته است. اكثر افراد حاضر در بخش خصوصی استطاعت مالی راه‌های واسطه‌ای یا مهاجرت به خارج از كشور را دارند، اما فداكاری كرده و در بخش خصوصی مشغول به تولید هستند. ممكن است این فداكاری دارایی آنها را با تهدید روبه‌رو ‌كند اما باز هستند چراكه برای آنها تولید امر مقدسی است.
با اینكه بعد از انقلاب اسلامی مملكت ما را مهندس‌ها ساختند، هیچگاه مورد توجه نبوده‌اند. ما در این كشور یك مجسمه از مهندس‌ها نداریم، برعكس همیشه بر سر آنها كوبیده شده است كه نمی‌توانند مدیریت كنند. اما نظر بنده همیشه درمقابل این افراد بوده است. به نظرم كسی كه‌ می‌تواند بسازد، توان مدیریت را هم دارد. یك سازنده و تولید‌كننده به محصول خود اشراف بیشتری دارد، تمام جنبه‌ها و ابعاد قضیه را می‌داند، پس مهندسان و تولیدكنندگان بهترین گزینه برای مدیریت بخش یا واحد خود هستند.

مدیریت سیاست‌زده
متاسفانه در كشور ما به تمامی پدیده‌ها با عینك سیاسی نگریسته می‌شود. معیارهای شایستگی نباید براساس گرایش‌های سیاسی افراد باشد. افراد در زندگی حرفه‌ای خود گرایش‌ها سیاسی هم دارند اما این باعث نمی‌شود در كار هم این گرایش‌ها مورد توجه قرار گیرند. مدیران ما باید شایستگی را مورد توجه قرار دهند تا نتیجه بهتری بگیرند، چنان كه در كشورهای غربی و پیشرفته هم معیار بر شایستگی‌هاست. با این حال متاسفانه مدیریت در كشور ما سیاست‌زده شده است و این وضع بحران‌های اجتماعی را شكل خواهد داد؛ این یك قاعده است.