فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند . (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)

علی اشرف افخمی | دستانمان را روی زانوی خودمان بگذاریم

پدرم همیشه می‌گفت« زمانی که می‌خواهید از جای خود بلند بشوید، دستانتان را روی زانو بگذارید، یا علی بگویید و بلند شوید». این جمله برای من به نوعی درس اتکای به نفس بود. پدر و مادرم الگوی اخلاقی مهمی در زندگی‌ام بودند و از آنان خستگی نا‌پذیری و با اراده حرکت کردن را یاد گرفتم.

ساختار دولتی

یکی ازعوامل توسعه نیافتگی در بسیاری از جوامع، نگرش دولتی بودن و رعایت مقررات است.  اصولا سازمان‌هایی که ساختارسهام‌داری و قراردادی دارند، جزو نهادهای غیر‌دولتی هستند. مثل بانک کارآفرین، گروه تدبیر و شرکت سرمایه‌گذاری صنایع پتروشیمی. غیر دولتی بودن یک سازمان به مدیر‌عامل اختیارات بیشتری می‌‌دهد و او قدرت پرواز خواهد داشت. در‌حالی که در سیستم‌های دولتی این گونه نیست. مقررات حاکم در آنجا باعث می‌شود کار حرفه‌ای صورت نگیرد.

مدیر هر چیزی را که با مقررات همخوانی داشت تایید می‌کند و اگر همخوانی نداشت تایید نمی‌کند. به نظرم این مدیریت به درد نمی‌خورد. مجموعه رییس می‌خواهد تا راهبری کند و تصمیم‌های اساسی بگیرد. مثلا من اختیار لازم را ندارم که دست به ترکیب نیروی انسانی بانک بزنم. اجازه ندارم که نیروها را کم کنم و اگر بخواهم شبکه‌ ایجاد کنیم و برایش نیرو جذب کنم، باید یک مسیر طولانی را طی کنم. وقتی تصویب می‌کنند که ما مثلا 100 نفر را استخدام کنیم. ابتدا باید آگهی استخدام بدهیم. سپس یک عده امتحان می‌دهند و مورد ارزیابی حرفه‌ای قرار می‌گیرند. پس کسی به حرف مدیر گوش نمی‌دهد. در واقع این امکان برای مدیر فراهم نمی‌شود که این نیرو‌ها را به لحاظ روان‌شناسی ارزیابی کند و ببیند که آیا به درد بدنه بانک می‌خورد یا نه. بنابراین ایرادات زیادی به سیستم مدیریتی ما وارد است.

دیدگاه دولتی و مقررات حاکم بر آن بر روابط کاری اعضای مجموعه هم تاثیر می‌گذارد. باعث می‌شود که آن اعتماد لازم برای شکوفایی و انرژی مثبت در سازمان سازمان ایجاد نشود. در حالی‌که باید اعتماد لازم حکم‌فرما باشد تا با همکاری کارهای بزرگ انجام بدهیم و موجب هم‌افزایی یکدیگر شویم. این هم‌افزایی در بنگاه‌هایی که با روش و نگرش دولتی کار می‌کنند به دست نخواهد آمد.

تلاش برای پیشرفت

با وجود این مقررات دست و پا گیر، من چالش را دوست دارم و با همان چارچوب‌ها برای پیشرفت تلاش می‌کنم. حتی اگر بتوانم تاثیر کمی در مجموعه بذارم و یا همان مقررات را تغییر بدهم، برای من پیروزی است. ما می‌توانیم برای کارآمد کردن سازمان‌های دولتی از نمونه‌های زیادی که اتفاق افتاده، استفاده کنیم. به عنوان مثال، درکشتیرانی قانونی تصویب شد که سازمان‌های دولتی مثل بخش خصوصی، طبق قانون تجاری اداره شوند. این قانون به کارآمدی و بهره‌وری صنعت کشتیرانی منجر شد. اگر ما موفق به اجرای این قانون در سیستم بانک‌های دولتی شویم، شرایط خیلی فرق می‌کند

استقلال بیان

ما باید نظرات ابراز شده کارشناسان احترام بگذاریم و این بحث جزو مبانی حرفه‌ای است. وقتی کسی شایستگی نداشته باشد مثل همان کسی هست که مدرک قلابی گرفته است. اما کارشناس حرفه‌ای باید نظرش مورد پذیرش باشد. هر چند نباید این اعمال نظرها بیرونی باشد. من معتقدم تا جایی که می‌توانیم باید به استقلال رای کارشناسان احترام بگذاریم و نیروهای سازمان را در این جهت تقویت کنیم. این امر در بلند مدت آثار بسیار خوبی برای کشور خواهد داشت.

کادرسازی

سطح علمی ما آن طور که باید رشد نکرده است. حتی در مقایسه با کارشناسانی که 25 سال پیش داشتیم آن چنان که باید کادرسازی نشده است. البته برخی از کارشناسان را دیده‌ام که قابلیت‌های بسیار خوبی دارند و به آن‌ها امیدوار شدم. بعضی از کارمندان پویا و اهل مطالعه هستند. باید از آن دسته کارمندانی که ویژگی‌های شاخص‌تری دارند، برای تربیت دیگران استفاده کنیم.

گاهی اوقات شکل و مقررات نباید ملاک باشد. مثلا فرض کنید کسی فقط 5 سال سابقه دارد یا فلان مدرک دانشگاهی را دارد. این شاخصه‌‌ها اصلا مهم نیست، باید کیفیت و توانایی ملاک باشد. من اعتقاد دارم که فرد باید بر اساس شایستگی به جایگاه و مقام برسد. اما امروز در بنگاه‌های دولتی سمت برای ما خیلی مهم شده است. به طوری‌ که یک شخص در سازمان‌ ابتدا به عنوان کارشناس فعالیت می‌کند، بعد کم‌کم سمت می‌گیرد و مدیر یا معاون می‌شود. در حالی که به نظر من سمت‌ها اعتباری هستند. اثربخشی و توانایی افراد مهم است.

روحیه کارتیمی

موفقیت‌ با همکاری و تلاش‌ اعضا حاصل می شود. این‌گونه نیست که من فردی را از بیرون بیاورم و در سمت معاونت یا مدیریت بخشی بگمارم. باید با همکاران صحبت کنیم و از آن‌ها بخواهیم که از دانش و تجربه خود به نحو احسنت استفاده کنند. در واقع تلاش کنیم که روحیه کارتیمی را در آن‌ها تقویت کنیم. عملکرد مجموعه نشان می‌دهد که تا چه حدی این روحیه بین نیروها ایجاد شده است.