فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند . (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)

محمدرضا نعمت‌زاده | 12 توصيه مديريت منابع ‎انساني

نقش رهبري و مديريت در استفاده از نعمات الهي، فرصت ها و امكانات در اختيار بشر بسيار مهم است. در رأس اين نظام، خداوند عزوجل قرار دارد كه مجموعه بيكران هستي را خلق و با نظم غيرقابل تصوري مديريت و اداره مي كند. اگر دقت كنيم، متوجه مي‌شويم كه مديريت در آن سطح، در حد اعلي است و امور صرفاً با خواست و مشيت حق تعالي خودبه خود صورت مي پذيرد. اقتدار و توان مديريت در حد پايين تري در اختيار انسان ها قرار مي گيرد. در همين راستا براي مديران آينده و حال توصيه هايي دارم كه حاصل تجربيات من در سال‌هاي فعاليت در سمت هاي مختلف است.

خواستن، توانستن است

اگر از مشيت الهي بگذريم، مديران اگر “بخواهند حتماً مي توانند”. با اين تفكر كه بنشينيم و حركتي نكنيم و تنها به قضا و قدر اعتقاد داشته يا منتظر لطف خداوند باشيم، كارها پيش نمي رود. متأسفانه، در كشور افراد بدون برنامه ريزي و تدارك مناسب، توقع رسيدن به موفقيت را دارند. بحث “خواستن، توانستن است” موضوعي جدي در امر مديريت است. مدير اگر بخواهد و ابزارش را فراهم آورد و راه آن را فرا بگيرد، مي تواند بر هر مشكلي چيره شود.
خواستن به معناي درخواست شفاهي نيست، بلكه مانند استجابت دعا شرايط خاصي دارد كه اگر با شرايط همراه باشد حتماً نتيجه خواهد داد. اگر قرار است كاري انجام گيرد بايد از مدير شروع شود و نظم يا بي نظمي و بالندگي و يا پسروي، همه به مدير بستگي دارند. بايد به خودمان برگرديم و ببينيم چقدر تصميم ما براي تغيير، اصلاح و پيشبرد جدي است. چه ضعف هايي وجود دارد و چرا اين ضعف ها از بين نمي‎روند.

سينرژي يا ايجاد فضاي هم افزايي

از جمله ظرايفي كه در تلاش براي همفكر شدن وجود دارد، سينرژي يا هم افزايي است. البته اين موضوع محدوديت هايي هم دارد. اگر بخواهيم صنعتي را توسعه دهيم، بايد همفكري كرده تا در مجموع با همراهي و هم افزايي به اهداف خود برسيم، حتي در شرايطي كه در جمع، افكار متفاوتي وجود داشته ‎باشد. مثلاً در مورد توسعه و فناوري، شايد فردي اعتقاد به ورود فناوري از خارج و شخص ديگر اعتقاد به خودكفايي و توليد همه مقدورات مورد نياز داشته‎ باشد.
براي من اتفاق افتاده است كه با بعضي از همكاران به اصطلاح روش طوفان ذهني را اجرا كرده ام تا بتوانيم با هم همراه شويم، زيرا مي دانستيم در صورت عدم همراهي اكثريت، آن پروژه موفق نخواهد بود. برخي فكر مي كنند با بخشنامه و آيين نامه مي توان نظر انسان ها را تغيير داد، در حاليكه چنين تفكري اشتباه است. هيچگاه نمي توان انسان ها را وادار به انجام كاري كرد كه شناخت و باور كافي نسبت به آن نداشته باشند. بنابراين، بايد با منطق و گفتگو سعي در استخراج افكار مشترك و استفاده از آنها براي رسيدن به هدف مشترك داشت. اين ها نكات ظريف، حساس و بسيار مهمي است كه مديران بايد به آن توجه كامل داشته باشند. پس از ضرورت بهره گيري از منابع ‎انساني با ادراك هاي گوناگون، نحوه تعامل با افراد حايز اهميت است.

صداقت در كار

در مقدمه كتابي كه نويسنده آن برنده جايزه نوبل شده ‎است، خواندم “براي نوشتن اين كتاب با 300 مدير موفق جهان مصاحبه كردم و نكته اي كه در همه آنها تقريباً مشترك بود، صداقت است”. اين مطلبي است كه پس از40 سال هنوز در ذهن دارم و صداقت را يكي از عوامل موفقيت هر مدير مي دانم. بنابراين، تأكيدي كه در دين مبين اسلام بر صداقت و راستگويي شده و ترك آن را گناه كبيره دانسته است، بي مورد نيست.
به همين دليل، كارشناسان بايد مطالب را چه به صورت كتبي و چه به شكل شفاهي- از جمله آمار و ارقام را- صحيح و صريح بيان كنند و تا زماني كه از درستي مطلبي مطمئن نشده اند، آن را اظهار نكنند.

مديريت صحيح منابع ‎انساني

پس از تبيين جايگاه مديريت در كشور، مبحث مهم بعدي مديريت منابع ‎انساني است. انسان موجودي بسيار پيچيده و تكامل يافته است تا جايي كه خداوند متعال پس از خلق انسان خود را تحسين مي كند.
مدير با چنين انسان هايي سروكار و تعامل دارد. با انسان ها مانند ماشين نمي توان رفتار كرد. ما در مديريت با انسان هايي روبه روييم كه از ابتداي خلقت هيچ‎كدام از آنها مانند هم نبوده اند، چه از نظر ظاهر و چه از نظر روحيات، برداشت ها و خلق و خو. برخي تصور مي كنند اگر به انسان ها دستور يا فرماني داده شود، عكس العمل همه يكسان خواهد بود كه اين اند يشه اشتباه بزرگي است.
مدير بايد مشتركات جمع را پيدا كند و از آن مشتركات به نحوي براي پيشبرد امور استفاده نمايد. در واقع او بايد هم افزايي ايجاد كند. اين موضوع بسيار ظريف است كه مدير از يك سو بايد بتواند با تنوع بي شمار روحيات، رفتار و استعدادهاي نيروي انساني برخورد مناسب نمايد و از سوي ديگر، براي پيشبرد اهداف مشترك سازمان از اين نوع تنوع استفاده بهينه كند.

اعتماد

موضوع بعدي اعتماد به كاركنان است. تا به حال پيش نيامده كه به كسي اعتماد كنم و او در مقابل خلاف باور و اعتماد من عمل كند. يعني هر جا اعتماد كنيم و افراد به حسن اعتماد ما پي ببرند، قطعاً جواب مثبت خواهيم گرفت.

توجه به روح مقررات

اختيار دادن به مردم و اعتقاد به اينكه مردم ذاتاً پاك، خير و دنبال رشد و تعالي هستند، مي تواند موفقيت را ايجاد كند. نوع و روح مقررات و ضوابط مي‌تواند تأثير زيادي در ايجاد اعتماد در مردم و سازمان داشته باشند.

تلاش هدفمند

مصداق ضرب المثل “از تو حركت از خدا بركت” تلاش و حركت هدفمند است كه يك اصل مديريتي است. ما با توجه به كوتاه بودن عمر نظام‌هاي مديريتي هر كجا حركت كرده و پيش رفته ايم، نتايج فزاينده آن، و هر كجا كه ساكن بوده و حركت نكرده ايم، ضرو و زيان آن را ديده‌ايم.
به نظر من، خيلي از مديران، بسياري از مديران را از دست می دهند و امروز و فردا مي كنند كه به همين دليل بازدهي زيادي در طول مدت عمر مديريت حاصل نمي‌شود.

تصميم گيري سريع، قاطع و به موقع

95 درصد مأموريت هر مدير، تصميم گيري سريع و قاطع است. هنر مدير تصميم گيري صحيح، به جا و به موقع است. به نظر من مديران ما بايد كارنامه خود را بر مبناي تصميم هاي گرفته شده و نتايج به دست آمده از آنها، بررسي و ارزيابي كنند و براي بهبود تصميم هاي گرفته شده نظام بازخورد داشته باشند. عدم تصميم گيري به موقع ممكن است علاوه بر عدم دستيابي به نتيجه، موجب ضرر و زيان غيرقابل جبران مادي و معنوي و از دست رفتن فرصت ها شود.
گاهي نيز وجود ديوانسالاري در دستگاه‌ها مانع تصميم گيري و يا اجراي به موقع آنها مي شود.

اجراي سريع تصميمات

توصيه من به كساني كه قصد استفاده از تجربيات را دارند اين است كه تصميم گيري ها را به تأخير نيندازند.

ضابطه مداري

ابزار مهم انجام كار، ضابطه است. يك مدير بايد ضابطه را بر كارهايش حاكم كند كه البته اين ضابطه نبايد موجب دافعه شود. يعني اگر شرايطي پيش آمد كه مدير تشخيص داد با تغيير قوانين و ضوابط مي تواند مردم را به خود نزديك كند، بايد حتماً آن تغيير را اعمال كند.
جايي كه سختگيري نياز است، آن را اعمال و در صورت نياز به عطوفت، بر حسب آن عمل كند. حال با داشتن ضابطه بايد منابع و امكانات را به خوبي به كار گيريم.

خلاقيت

يكي از باورهاي من اين است كه مدير بايد خلاق باشد، نه نيازمند امكانات. امكانات ميتواند منابع مالي، فيزيكي، انساني و غيره باشد. در زمينه امكانات مالي، تجربه اي را بيان مي كنم. وقتي وارد شركت ملي صنايع پتروشيمي شدم، خيلي از بانكها حساب هاي ما را به دليل مشكلات مالي مسدود كرده بودند و تجهيزات بسياري در گمرگات مانده بود.
پس از چند روز و بعد از بررسي اوضاع، تصميم گرفتم شركت را از اين شرايط خارج كنم. با مديران بانك هايي كه با ما طرف بودند تماس گرفتم و دلايل عقب افتادن از برنامه هايمان را برايشان توضيح دادم و تعهد كردم در صورت همكاري آنها ظرف يكسال بدهي هاي معوق شركت را به روز رسانده، تسويه كنم.
در اين زمينه، جلسه اي با مرحوم نوربخش داشتم و با بانك مركزي تفاهم نامه اي را امضاء كردم تا برابر آن عمل شود. اعتقاد داشتيم كه بايد به قول و قرار خود عمل كنيم. بنابراين تمام سعي و تلاش خود را به كار برديم. پس از چند ماه تلاش، موفق شديم به مرور از بحران مالي خارج شويم و خوشبختانه هم بانك هاي داخلي و هم بانكهاي خارجي تمايل داشتند با ما كار كنند كه دليل آن، اعتمادسازي و پايبندي به قول و قرار بود.
به دوستانم مي گفتم اگر توانستيم چند ميليارد دلار سرمايه گذاري كنيم، به دليل اعتمادسازي و خلق امكانات است و اگر مي خواهيم اين رويه را ادامه دهيم، بايد اعتماد وجود داشته ‎باشد. خلق امكانات يكي از نكاتي است كه مديران بايد به آن توجه كنند. مثلاً مي گويند چرا فلان پروژه معطل مانده است و بي درنگ پاسخ مي دهيم بودجه نداريم. اما چقدر براي ايجاد منابع تلاش كرده ايم و چقدر دنبال آن رفته ايم. ما به مديران خود گفته بوديم كه هميشه بايد خلق پول و امكانات كنند نه اينكه منتظر دريافت پول و امكانات باشند.

پرورش اند يشه هاي نو

بحث نوآوري و ايجاد فكر و راه جديد بايد يكي ديگر از ويژگي هاي مديران موفق باشد. ادامه روش هاي گذشته در دنياي رقابتي و رو به تعالي امروز جهان جوابگو نيست. حتماً مديران بايد بخشي از دقت خود را صرف ايجاد و پرورش اند يشه هاي نو و تشويق همكاران به مشاركت در اين راه كنند.

نتیجه گیری

آنچه گفته شد، جمع بندي تجارب من براي كسب موفقيت، اين است كه، براي انجام هر طرح و پروژه ابتدا بايد جايگاه مديريت را تعيين كنيم، سپس منابع ‎انساني را به خوبي به كار گيريم و آنان را مشاركت دهيم و سرانجام به آن‎ها اعتماد كنيم، به قولي كه مي دهيم وفادار باشيم، ضوابط مناسبي را براي انجام كار تدوين كنيم و براي جلب منابع مادي و مالي مورد نياز در طرح بكوشيم.
تصميم هاي لازم را به موقع، سريع و قاطع بگيريم و از بازخورد آن استفاده كنيم.