– استراتژی تحولبخش تنها در جایی كه بیش از شكل و فرایند به جوهره استراتژی توجه میشود، شكل میگیرد.
– هدف نهایی استراتژی، دست یافتن به منافع نهفته در فرصتها است و اولین قدم در این راستا، درك فرصتهای استراتژیك است.
– استراتژی یك برنامه نیست بلكه یك طرز نگرش است كه اساس آن بر تشخیص فرصتهای اساسی و تحقق منافع نهفته در آن قرار دارد.
– برای استراتژی آگاهانه مهمترین عامل، شناخت دقیقی محیط رقابتی و درك فرصتهای متمایزكننده است.
– فرصتها و قابلیتها با یكدیگر ارتباط مستقیم دارند به طوری كه با توسعه قابلیتهای سازمانی، میزان فرصتها نیز افزایش خواهد یافت.
– فرصتها را میبایست در محدوده دیدگاه سازمان جستجو كرد و بدون درك آن، هدفگذاری و تدوین استراتژی امری بیثمر است.
– امروز سیستمهای تصمیمگیری دوران تكاملی خود را میگذراند و همانند هر سیستم نابالغ دیگری آمیزهای از توانمندیها و ناتوانیها را به همراه خود دارد.
– آیا مجموعه دانش بشری را میتوان به صورت یكپارچه و با الگوی مشابه مغز انسان در پشتیبانی از یك سیستم تصمیمگیری هوشمند به كار گرفت؟
– اولین لازمه فرصتیابی، حساسیت ذهن است.
– استراتژی اثربخش یك نگرش جدید است كه بیش از روشهای اجرایی به دیدگاهسازی استراتژیك میپردازد.
– فرصتها، درونمایه اصلی استراتژی هستند و بدون آن هیچ تحولی صورت نمیپذیرد.
– ذهن خود را نسبت به موضوعات حساس كنید(سؤالسازی، پایداری بحرانی، نارضایتی از وضع موجود، در جستجوی وضع بهتر).
– خود را در معرض پدیدهها قرار دهید(حضور زیاد در محافل حرفهای).
– ذهن خود را غنی كنید(درك قواعد بازی).
– پیاده كردن تصمیمات راهبردی، اثربخشی آن را در سازمانها غیرقابل انكار ساخته است.
– برای پیشبینی تكنولوژی آینده میبایستی تناقضات تكنولوژی امروز را تشخیص داد و سپس به جستجوی فضای محتمل برای راهحلهای خلاقانه پرداخت.
– استراتژی موفق آن است كه بر پایه آینده استوار و یا خود آیندهساز باشد.
– سیاستگذاری بر پایه شرایط امروز كاری بیهوده است و برای فردایی متفاوت معتبر نیست.
– برای دستیابی به موفقیت میبایستی از همین امروز تاریخ فردا را نوشت.
– تولید به موقع به غیر از ابعاد فلسفی آن یك ابزار كارساز رقابتی است.
– خلاقیت مصنوعی امروز در مراحل اولیه خود قرار دارد ولی حركت آن به سوی سیستمهای تكاملیافتهتر یك جریان واقعی و ملموس است.
– نقشه ذهنی، ایدهها و اطلاعات انسان را به صورت تصویری مجسم كرده و به فرد كمك میكند تا ارتباط بین ایدهها را به خوبی ملاحظه كند.
– هیچ چیز به اندازه یك استراتژی شكستخورده، آموزنده نیست.
– استراتژیهای اصلی و غیراصلی به همراه مجموعهای از ارتباطات مفهومی، استراتژی یكپارچه سازمان را تشكیل میدهند.
– دستیابی به یك جایگاه مستحكم جهانی نیازمند فعالیتهای تحقیق و توسعه و نام تجاری قوی است.
– تمركز بر یك كسبوكار محوری، عامل عمده موفقیت شركتها است.
– فرصتهای كسبوكار در اطراف ما پراكندهاند. بسیاری از پدیدههای محیطی پیامآور این فرصتها هستند ولی درك آنها به شم خاصی نیاز دارد.
– یك الگو كه زمینههای بروز تفكر استراتژیك و استراتژیهای خلاقانه را فراهم میسازد در قالب سه فرمان اساسی معماری شده است:
فرمان اول: بیش از اطلاعگیری به دنبال یادگیری از محیط كسبوكار باشید.
فرمان دوم: بیش ار پاسخگویی به نیازهای كشفشده، به دنبال كشف نیازهای پاسخگویی نشده بازار باشید.
فرمان سوم: برای رسیدن به هدف بیش از سرعت، به فكر راههای میانبر باشید.
– بسیاری از شركتهای نامآور امروز، كار خود را با نوآوری شروع كرده و یكباره در جایگاه جهانی قرار گرفتهاند.
– نوآوریهایی میتواند شركت را در جایگاه جهانی قرار دهد كه پارادایمهای جدیدی را به همراه خود داشته باشد.
– یك مدل رفتاری جامع و مؤثر از انسان، نقش بسزایی در توسعه نظریات محتوایی و كاربردی رفتار سازمانی ایفاء میكند.
– بنیان ارزشهای اخلاقی در غرب ریشه اخلاقی ندارد و خود ابزاری در راستای نظریههای سرمایهداری ا ست.
– منشأ اخلاق حرفهای در غرب مسئولیت در قبال جامعه و در جوامع اسلامی(مذهبی) مسئولیت در قبال خداوند است.
– ارزشها همان باور عمومی هستند كه مرجع قضاوت و اعمال انسانی قرار میگیرند.
– ارتباطات انسانی در كسبوكار یك امر ضروری و تعیینكننده است.
– شركتها نسبت به مسائل اجتماعی به كندی عكسالعمل نشان میدهند.
– اخلاق عمومی حكم میكند كه به مردم از دیدگاه خود آنان نگریسته شود و نه از دیدگاه ما.
– جهان سرمایهداری میخواهد مذهب را از عرصه فعل و انفعالات زندگی و شئونات جامعه به طور كلی خارج سازد.
– تفكر برتری رقابتی از طریق متدولوژی میتواند جهان آینده را دگرگون كند.
– آنچه در صحنه رقابتهای جهانی تعیینكننده میماند، نقش مدیریت است.
– بزرگترین دغدغه دنیای امروز، دستیابی به مدیران تحولزا است.
– در سازمانهای فردا، همه كاركنان میباید قادر به برنامهریزی در حیطه كار خود باشند.
– رویكرد ریز مدیریتی، نقشهای مدیریت سنتی را نفی میكند.
– تجربیات قرن حاضر نشان داده كه رویكردهای اثربخش مدیریتی، سلاح مؤثر میدانهای رقابت است .
– جامعه كسبوكار فردا، جامعهای مجازی است كه به جای ارتباطات سنتی، شبكهای از ارتباطات الكترونیك، قواعد آن را شكل میدهد.
– تجزیه و تحلیل بازار برای درك فرصتها و تنگناههای بالقوهای كه پیشروی یك محصول قرار دارد، امری حیاتی است.