فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند . (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)

مجيد بهزادپور، مدیرعامل صندوق تامین خسارت‌های بدنی | شناخت و اعتماد؛ حلقه‌های مفقوده توسعه صنعت بیمه

مجيد بهزادپور مدیرعامل صندوق تامین خسارت‌های بدنی در گفتگو با پایگاه خبری_تحلیلی «مدیران و رؤسا» درباره درجازدن و عدم توسعه صنعت بیمه در کشور، با تأکید بر این نکته که مشکلات صنعت بیمه با چالش‌های بیمه مرکزی متفاوت و از هم قابل تفکیک هستند می‌گوید: مدیران صنعت بیمه در ایران، غالباً در نظریه‌پردازی و برنامه‌ریزی سخت‌افزاری توانمند و موفق عمل می‌کنند، اما در مقام اجرا و پیاده‌کردن طرح‌های کلان توسعه سازمان‌های خود و ساده‌سازی روش‌ها و مراحل عملیاتی، توفیق چندانی ندارند و همین ضعف مدیریت اجرایی، موجب ناشناخته ماندن مزایای بیمه در جامعه، بی‌اعتمادی مردم و درجازدن صنعت عظیم بیمه و محروم ماندن کلمدیریت اجرایی از این ابزار و عامل مهم توسعه می‌شود.

عوامل رشدنیافتگی صنعت بیمه در ایران و راه‌حل‌های آن گرفتاری کشور ما در اغلب سازمان‌های دولتی، فرآیندهای اجرایی است. یعنی دانش ساده‌سازی روش‌های اجرایی را نیاموخته‌ایم. ریشه این نقصان هم از جمله آن است که سیستم آموزش عالی کشور تئوری‌محور است و بر آموزش روش‌های اجرایی و عملیاتی متمرکز نیست.
در مجموعه صنعت بیمه کشور هم، گرفتاری شاخص همین ضعف در روش‌های اجرایی است.
تردید نیست که مدیران ارشد بیمه‌ای کوشش می‌کنند عامل تحول و تحرک در سازمان‌های خود باشند. برنامه‌های مطلوبی هم برای تحول و توسعه تدوین می‌کنند، اما برنامه‌ها غالبا در حد سخت‌افزاری می‌ماند، زیرا روش‌های اجرایی برای دستیابی به اهداف، همیشه ضعف دارد و با این ضعف مدیریتی در اجرا، طرح‌های خوب هم در حد تئوری می‌ماند و فقط هزینه‌های گزاف بابت آزمون و خطا، بر سازمان‌ها تحمیل می‌کند.
برای توسعه صنعت بیمه در کشور باید روش‌های اجرایی ساده، شفاف، هوشمند و پرسرعت پیدا کنیم. دلیل اساسی عقب‌ماندگی صنعت بیمه ایران در مقایسه با کشورهای پیشرو در این صنعت هم، در همین ضعف مدیریت اجرایی در بهره‌مند ساختن شهروندان از خدمات آسان و سریع و کم هزینه بیمه‌ای نهفته است.
البته ناگفته پیداست که شرط اولیه هر برنامه جامع و مطلوبی برای اجرایی شدن، وجود مدیران بادانش و پاکدست و خوش‌فکر است؛ بنابراین کم هزینه‌ترین روش برای اصلاح سیستم‌‌های اجرایی ناکارآمد، اصلاح روش‌های انتصاب مدیران است.
این نکته را هم به یاد داشته باشیم که در بخش‌هایی مثل صنعت‌ بیمه، علاوه بر تمام الزامات توسعه، شرط جلب اعتماد و اطمینان خاطر جامعه هدف هم به عنوان یک اصل اساسی توسعه مطرح است. با این تعریف، صنعت بیمه‌ای که نمی‌تواند تعهد یک ساله‌اش به مشتری را به نحو مطلوب ایفا کند، چگونه انتظار دارد مشتری مثلا از او بیمه بیست ساله عمر بخرد!

مدیران شرکت‌های بیمه در ایران باید بدانند که با مردمی باهوش و باتدبیر مواجه هستند. مشتری اگر اطمینان کند که یک محصول یا خدمت، منافع او را تأمین خواهد کرد، در خرید آن تعلل نمی‌کند. برای مثال سازمان بورس تا وقتی اعتماد و منافع مردم را تأمین می‌کرد، پنجاه میلیون نفر مراجع و طرف حساب داشت، اما وقتی این اعتماد سلب شد، سرمایه گذاری در بورس هم ریزش کرد.
یک دلیل مهم دیگر درجازدن صنعت بیمه هم نا آشنایی و بی‌خبری آحاد جامعه با منافع و خدمات این صنعت است که اگر بتوانیم این دونکته، یعنی آگاه کردن مردم از نقش بیمه در توسعه زندگی آنان و جلب‌ اعتماد جامعه با دادن خدمات مناسب و سریع را سامان ببخشیم، صنعت بیمه راه رشد خود را پیدا خواهد کرد.
با اغتنام فرصت این نکته را هم باید تأکيد نمایم اقتصاد ما اکنون در شرایطی است که همه مدیران بیمه‌ای و اهالی این صنعت باید به دور از تنش و رقابت‌های ناسالم و با همدلی و اتفاق، در خدمت سامان گرفتن و توسعه این صنعت باشند.
البته هر مدیر ارشدی به مقدار وسع و توان خود، برای بهبود صنعت بیمه کوشیده است. اگر هم قرار باشد قضاوتی بر عملکرد مدیران گذشته و حال این صنعت صورت بگیرد، نقد عملکرد هر مدیری باید منصفانه و با توجه به شرایط حاکم در زمان مدیریتش باشد؛ اکنون نیز فقط با هم فکری و اجماع همه صاحب نظران، اعم از مدیران جوان با دانش و خلاق و پرانگیزه و مدیران استخوان خردکرده و با تجربه، در یک فضای سالم و سازنده می‌توان به توسعه بیمه در کشور امیدوار بود.
مارا در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.