فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند . (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)

سیدحمید پورمحمدی معاون سازمان برنامه و بودجه کشور | اگر دشمنی پيش گيرد ستيز/به شمشير تدبير خونش بريز

اگر مديری قدرت انعطاف عقلايی برای رسيدن به اهداف سازمانی را نداشته باشد همانند ربات عمل خواهد كرد. قدرت تحليل و تدبير امور را نخواهد داشت و نسبت به رويه‌های مديريتی متعصب و متصلب عمل می‌كند. تصوير روشن و واقع‌بينانه‌ای نسبت به تغييرات محيطی و تحولات پيرامونی نخواهد داشت. هميشه برای او، سوالات ثابت و پاسخ‌ها تكراری است. اگر مديری در وهله اول خودش را خدمتگزار كشور بداند نه يك حزب و گروه و در وهله دوم حرفه‌ای كار كند، صداقت داشته باشد و به اصول و قوانين احترام بگذارد، و از تجارب مدیران دیگر بهره گیردُ موفق و ماندگار خواهد شد و همه به استقبال چنين مديری می‌روند.

مدير سياسی، مدير كارشناس
تجارب مدیران و همچنین بنده می‌گويد در كشور ما دو نوع مدير وجود دارد؛ يك نوع مديری است كه با تلاطمات سياسی بالا و پايين می‌رود و طبيعتا گاهی بيش از حد معمول بالا می‌رود و برخی مواقع هم با همين شدت پايين می‌آيد. اما اين كشور در سطوح ميانی به ويژه برای مقاصد كارشناسی نياز به مديرانی دارد كه دورانديشانه به مصالح ملی بينديشند؛ مديران كارشناس كه حلقه‌های زنجيره استمرار مديريت و تجارب كارشناسی‌اند. اگر با رفتار و نگرش سياسی، كشور از اين حلقه‌های كارشناسی محروم شود و زنجيره تجربه و مديريت منقطع شود، دوباره بايد همه كارها از نو انجام شود و اين يعنی تحميل هزينه گزاف به كشور.
بنابراين ثبات در يك سطح كارشناسی حتما لازم است و تغيير هم در حوزه سياسی مديريت كاملا بديهی است. پس ثبات از الزامات يك سطح مديريتی است و تغيير هم سر جای خودش است. نكته ديگر برخاسته از تجربه شخصی‌ام اين است كه مديران دارای تجربه اداره بنگاه‌های اقتصادی، نگرش واقع‌بينانه‌تر و كارشناسی‌تري نسبت به مسائل دارند. ارزش پول را می‌دانند، می‌دانند درآمدزايی چقدر مهم است و باز كردن گره‌های اضافی چقدر كار را جلو می‌برد. می‌توانم بگويم مهم‌ترين بخش تجربه من مديريت بنگاه‌های اقتصادی بوده است. الان هم وقتی با پروژه‌اي برخورد می‌كنم با همان ديد بنگاهی به آن نگاه می‌كنم و می‌گويم اين منفعتش برای كشور چقدر است؟ گيرهايش كجاست و به هزينه‌های آن و به نتيجه كار فكر می‌كنم. اين يعنی مديريت بنگاهی.

تغيير در بستر ثبات
معتقدم مديريت در عمل بايد مزين به صفت ريسک‌پذيري و شجاعت باشد اما شجاعت در عمل، بايد در نتيجه بصيرت در نظر باشد و آگاهی و بصيرت در بستر استمرار تجربه‌ها ايجاد می‌شود. مديرانی كه دانش فراوان آموخته‌ و تجربه‌های بسيار اندوخته‌اند بايد در جهت تغيير آداب و عادات سازمانی اهتمام كنند. يكی از كليد‌ی‌ترين پند‌های بزرگان ما در طول تاريخ اين بود كه تلاش كنيد عادات خود را تغيير دهيد و از مسيرهای تكراری نرويد و تجارب مدیران موفق بهره گیرند لذا گفته‌اند اساسا سعادت در گرو تغيير عادات است. حكيم نظامی می‌گويد: «هرچه خلاف‌آمد عادت بود / قافله سالار سعادت بود». او تغيير عادت را قافله‌سالار سعادت می‌داند و حافظ هم چنين‌ تجربه مباركی دارد كه می‌گويد: «از خلاف‌آمد عادت بطلب كام كه من/كسب جمعيت از آن زلف پريشان كردم». او هم رهايی از پريشان‌كاری و كاميابی خود را مرهون تغيير عادت می‌داند.
قدرت تغيير عادات و پذيرش مخاطرات، زمانی ميسر و سودمند است كه مدير، خود از ثبات و استواری حداقلی بهره‌مند باشد، به‌طوری‌كه گفته‌اند: «تا نكنی جای قدم استوار/ پای منه در طلب هيچ‌كار».
مديرِ با افكار پريشان و جای پای لغزان نمی‌تواند خارق عادات و خالق رويه‌های نو باشد.

محافظه‌كاری مديران دولتی
قدرت انعطاف عقلايی در حوزه مديريت بنگاه‌های اقتصادی شدنی‌تر از مديريت دولتی است. مديران دولتی در چنبره مقررات متفاوت و دستگاه‌های نظارتی متعدد و تنگ‌چشمی‌هاي سياسی گرفتارند و مجال و امكان آنان براي تغيير رويه‌ها، اندك است. اما اين امكان و اقبال در حوزه بنگاه‌های اقتصادی به ويژه در بخش غيردولتی وجود دارد.

جوان‌پروری و انتقال تجارب
پرورش مديران جوان و انتقال تجارب مدیران موفق به آنان را بايد به حد كمال مورد توجه قرار داد. مديران جوان، مجال و توان تغيير عادات و رويه‌های سازمانی را دارند. اگر قدرت انعطاف و توان تغيير عادات مديران جوان متكی به تجربيات پيشينيان شود آثار مبارک و ميمونی حاصل می‌شود. پس مديران مجرب بايد در بسط و نشر تجربه‌های مديريتی خود همت كنند. اين كار در كشور ما مغفول مانده است. كمتر مدير موفقی، تجربيات خود را منتشر می‌كند. در دنيا بيشتر مديران مجرب تجربه‌های مديريتی خود را در قالب كتاب‌های خاطرات يا کتب تجارب مدیران منتشر می‌كنند و جوانان از آنان بهره‌مند می‌شوند. در كشور ما شايد به علت محافظه‌كاری مديران يا علل ديگر متاسفانه اين تجارب همراه با صاحب تجربه به قبرها می‌روند.

پذيرش مسووليت و تمركز بر امور
يكی از اصول و رموز موفقيت در امور، پذيرش مسووليت به تمامه است. كسی در كارها گوی توفيق را خواهد ربود كه از صفر تا صد مسووليت كار را بپذيرد، همه بهانه‌ها را از ريشه بركند و توقعات خود از ديگران را به حداقل برساند و حداكثر بار و عواقب كار خود را بر دوش بگيرد، آنگاه به غايت روی كار تمركز كند. اگر كاری قابل واگذاری است آن را به ديگری محول و مفوّض و بر آن نظارت كند. در جايگاه برنامه‌ريزی بسيار آرمانگرا و در مقام اجرا بسيار دقيق باشد.

گوهر مديريت نزد ايرانيان است
با وجود گوهر‌های پر‌فروغ پند‌نامه‌ها و نصيحت‌نامه‌ها كه برخاسته از فرهنگ ايرانی و اسلامی است مع‌الاسف ما ريزه‌خوار سفره‌های نصايح بيگانگان شده‌ايم. اعراب امور اداره و كشور‌داری را از تجارب مدیران ايراني آموختند و بيشتر وزرای كارآمد آنان براي اداره امور، ايرانيان بودند. اگر به تاريخ خودمان نگاهی كنيم تجارب گرانسنگی از نياكانمان باقی ‌مانده است. اما چشم خود را روی آنان بسته‌ايم. به عنوان نمونه:
كتاب‌های اخلاق ناصری، سياست‌نامه، قابوسنامه، نصيحت‌الملوك، كليله و دمنه، بوستان سعدی، خمسه نظامی و… همه گنجينه‌هايی پرگهر از تجربيات و نصايح مديريتی است كه من چند نمونه آن را براي شما می‌گويم.
مثلا سعدی در بوستان در مورد چگونگی مديريت بر دشمنان كشور می‌گويد:

اگر دشمنی پيش گيرد ستيز / به شمشير تدبير خونش بريز
برو دوستی گير با دشمنش / كه زندان شود پيرهن بر تنش
چو در لشكر دشمن افتد خلاف / تو بگذار شمشير خود در غلاف
چو شمشير پيكار برداشتی / نگه دارد پـنهان ره آشتی
كه لشكر شكوفان مغفر شكاف / نهان صلح جستند و پيدا مصاف
ما چنين فرهنگ غنی و مملو از نكات مديريتی داريم كه متاسفانه مغفول مانده و نه تنها از تجربه پيشينيان‌مان درس نمی‌گيريم حتی تجربه‌های خودمان را هم منعكس نمی‌كنيم.
به باور من هر كاری كه در راستای ثبت تجارب مديران انجام شود ارزشمند و قابل تقدير است. هر مدير حدودا 30 سال كار می‌كند و در اين سه دهه دست‌كم چندين گوهر تجربه دارد كه بايد جايی در معرض ديد ديگران قرار بگيرد تا از تلالو و درخشش آن ديگران بهره‌مند شود. انتشار تجارب مدیران، صيد اين گوهر‌هاست و قابل تقدير است.

مارا در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.