سیدغنی نظری، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو ناظر بر شورای عالی بیمه میگوید حوزه بیمه بخش زیادی از نقدینگی مردم را در دست دارد لذا با کسی تعارف نداریم. انتصابها در سازمان مرکزی بیمه باید تبیین شود و افرادی که دارای تحصیلات و سابقه بیمهای و نیز تعهد هستند باید در این سازمان به کار گرفته شوند. اگر احساس کنیم که یک شخص پایش میلنگد باید پاسخگو باشد. در ادامه خلاصه گفتگوی «مدیران و رؤسا»را با او میخوانید:
میتوان گفت بیمه مرکزی، مادر بیمهها در کشور است. لذا موضوع انتصابها در این سازمان از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ بدین صورت که افرادی با سابقه بیمهای و دارای تحصیلات مرتبط و همچنین دارای علاقمندی و انگیزه کافی برای پیشبرد این سازمان، باید در مسند امور قرار گیرند. تصور کنید بنده به صورت فیالبداهه مدیرعامل شرکت برق استان شوم. قطعا آنچه در این حوزه رخ میدهد وامصیبتا است زیرا اطلاعی از حوزه برق ندارم اما اگر بر اساس سوابق معاون یا مدیر دانشگاه شوم، میتوانم مدیریت خوبی داشته باشم.
ما با کسی تعارف نداریم
از دید بنده انتصاب مجید بهزادپور به عنوان رئیس بیمه مرکزی کشور به دلیل اینکه ایشان دارای سابقه و کارنامه قابل قبولی در این حوزه هستند، انتخاب خوبی است. ایشان برنامههای تحولی خوبی دارد؛ در صورت تحول امور در سازمان بیمه از آنها حمایت میکنیم. فلذا تاکید میکنم انتصابهای موجود در این سازمان باید تبیین شود. تصور کنید یک شخص از سازمان شیلات به حوزه بیمه مرکزی بیاید، این اصلا قابل تبیین نیست. باید افرادی باشند که رزومه آنها هم از نظر تعهد و هم از نظر تخصص بیمهای درخشان باشد. اگر اشخاص غیر مرتبط با بیمه در این سازمان باشند، ضرر میکنند. ما با کسی تعارف نداریم اگر احساس کنیم که یک شخص پایش میلنگد باید پاسخگو باشد.
توصیه ما این است افرادی که به نفع سازمان بیمه مرکزی باشند و در راستای اهداف سازمان به صورت عملگرا اقدام میکنند، به کار گرفته شوند. این امر نیز محقق نمیشود مگر این که افراد انگیزه، سابقه بیمهای و تحصیلات مرتبط داشته باشند. قطعا انتخابهای آقای بهزاد پور باید به گونهای باشد که از این موارد خارج نشود. تصور کنید بنده 30 و اندی سال سابقه در حوزه دیگری دارم و میخوام به زودی بازنشسته شوم. بر اساس رابطه، به بنده میگویند بیا و سالهای پایانی خدمت را در حوزه بیمه باش، این خیانت است به جمهوری اسلامی.
گاه از این سوی بام میافتیم، گاه از آن سوی بام
از سوی دیگر بیمه مرکزی به عنوان سازمانی که هدایت و حمایت بیمههای کشور را بر عهده دارد باید توسط افرادی مدیریت شود که توان ایجاد تعادل بین این دو موضوع را داشته باشد. متاسفانه ما گاه از این سوی بام میافتیم و گاه از آن سوی بام. گاه آنقدر نظارت شدید است که شخص دست و بالش بسته میشود و گاه آنقدر حمایت میکنیم و رها میکنیم که شخص هر کاری را که بخواهد انجام میدهد. این در حالی است که بیمه مرکزی باید تعادل بین این دو موضوع ایجاد کند که بیمهها در حالت خوف و رجا قرار گیرند، یعنی ضمن نظارت جدی، حمایت را نیز داشته باشد. بیمه مرکزی باید از بیمهها حمایت کند تا بتوانند بر روی پای خود بایستند و آنها را هدایت کند تا کارکرد درستی داشته باشند و عملکرد آنها به نفع عامه مردم باشد.
اعتمادسازی و ایجاد فرهنگ بیمه؛ دو وظیفه خطیر بیمهها
در این صورت است که بیمهها نسبت به موضوع اعتمادسازی و فرهنگسازی بین مردم حساس میشوند. بیمهها باید نسبت به ایجاد اعتماد در میان مشتریان خود حساس باشند و این اعتماد زمانی ایجاد میشود که امور مربوط به مشتری در اسرع وقت و با حمایت کافی انجام شود. لذا بیمهها باید قدرت ریسک را افزایش داده و صرفاً به دنبال کسب درآمد نباشند. به همین دلیل است که گفته میشود ۵۰ درصد از خسارت، تبلیغات است؛ زیرا رضایت مشتری خود نوعی تبلیغات عملی برای بیمهها است. تصور کنید شخص بنده طی حادثهای اتوموبیلم دچار خسارت شود و بیمه ظرف مدت زمان3 روز خسارت من را پرداخت کند. طبیعتا در مورد عملکرد مثبت بیمه با اطرافیان خود صحبت میکنم و این خود نوعی تبلیغ و جذب مشتری است که به رونق آن بیمه منجر میشود.
اطلاع رسانی در مورد بیمهها افزایش یابد
در نهایت باید به بعد فرهنگسازی در میان مردم اشاره کرد. صدا و سیما و رسانهها باید نسبت به اطلاعرسانی در خصوص انواع بیمه و کارکرد آن فعالتر باشند. در حال حاضر مردم اطلاعات خاصی در مورد بیمهها ندارند در نهایت اطلاعات عامه مردم در خصوص بیمه شخص ثالث باشد این در حالی است که مردم در صورت اطلاع از بیمههایی مانند بیمه عمر و مسئولیت میتوانند آینده خود را تضمین کنند. به طور مثال والدین میتوانند با اختصاص مبلغ کمی از درآمد خود در طول سالها، آینده فرزند خود را تضمین کنند.
از سوی دیگر دولت باید حمایت کافی از بیمهها داشته باشد. این حمایت بدین معنا است که در صورت عملکرد مثبت، آنها را تشویق کرده و در صورتی که عمل کرد منفی دارند یا بر خلاف قوانین رفتار میکنند؛ به طور اصولی و در چارچوب قوانین با آنها برخورد کند. لذا نظارت دولت باید یک نظارت واقعی باشد و به هر شخص مجوز شرکت بیمه ندهد زیرا در این صورت آن شخص در حالی که پول مردم را در دست دارد کاری از پیش نمیبرد یا حتی ممکن است ناپدید شود.
مارا در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.