سکان شرکت متروی تهران این روزها در دست کسی است که خود سالها در صنعت ریلی کشور و در ردههای مختلف مشغول به فعالیت بوده است؛ کسی که معتقد است انتخاب او به عنوان مدیرعامل مترو، انتخابی سیاسی نبوده بلکه شهردار تهران به دلیل تعلق او به حوزه ریلی دست به این انتخاب زده است. مسعود درستی تکمیل خطوط هفتگانه فعلی و پیگیری طرح جامع حمل و نقل ریلی پایتخت را مهمترین ماموریت این دوره شرکت متروی تهران عنوان میکند و از راهاندازی خط مترو تهران _ پرند، رفع نقایص خطوط 3، 6 و 7 و نیز آغاز عملیات اجرایی خطوط 10 و 11 و برنامهریزی برای ساخت دو خط جدید دیگر سخن میگوید. او قصد دارد با چینش یک تیم حرفهای و میدان دادن به نظرات کارشناسی، کار خود را پیش ببرد زیرا معتقد است قفل بسیاری از امور در کشور ناشی از سوء مدیریتها است. در ادامه گزارش گفت و گوی پایگاه خبری تحلیلی مدیران و روسا” را با مدیرعامل شرکت متروی تهران میخوانید:
سوال: نقش یک مدیر در پیشبرد اهداف سازمانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم از دریچه دانش روز به این موضوع نگاه کنیم، قطعاً مدیریت یک علم است. ممکن است تا چند سال پیش نگاه خود من به این موضوع دیگری بود اما از زمانی که ابعاد و بار مسئولیتی که بر عهده گرفتم گستردهتر شد، متوجه شدم همه چیز را نمیتوان با روشهای سنتی پیش برد. در واقع از زمانی که وارد مجموعه خط ۷ شدم با ابعاد کاری گسترده و پیچیدهای مواجه شدم؛ مدیریت مالی، مدیریت منابع انسانی و از همه مهمتر مدیریت ذینفعان برای من به عنوان یک مدیر، مفاهیمی پررنگ شد. کم کم متوجه شدم همسایه دیوار به دیوار پروژه خط ۷ یک عنصر کلیدی است زیرا ما هر روز مزاحم او هستیم. به تدریج دریافتم این یک هنر است که شما در انجام وظیفه خود هر روز مزاحم یک شخص باشید اما آن فرد به شما معترض نشود. در این شرایط بود که تلاش کردم به دانش خود اضافه کنم. در نتیجه در دورههای مدیریت استراتژیک شرکت کردم و دورههای مدیریت پروژه را گذراندم تا ابزارهایی برای ادامه راه و حرفه خود تهیه کنم که با استفاده از آن بتوانم دید خود را گسترش دهم. تمامی این موارد ابزارهایی برای مدیریت است که باید هنر استفاده به موقع از آنها را داشته باشیم.
سوء مدیریت قفلی بر سر راه پیشرفت
اکنون بعد از سالها فعالیت در حوزه صنایع ریلی، میتوانم بگویم حداقل در این حوزه برخی از قفلهایی که سد راه پیشرفت امور شده است، ناشی از سوءمدیریت است؛ اینکه برخی از مدیران در یک بازه زمانی تصمیمهایی را صرفا بر اساس سلیقه شخصی خودشان اتخاذ کردهاند. در نتیجه مواقعی دیده شده که کار تا مرحلهای پیش رفته و با وجود آنکه روند و روشها غلط بوده اما امروز دیگر نتیجه آن عملکرد قابل اصلاح نیست. این در حالی است که ما نیز همانند تمام دنیا باید کارهایمان را بر اساس اصول کارشناسی پیش ببریم. ممکن است این امر در ابتدا کمی سخت باشد تا فرهنگ درست کار در سازمانهای ما جا بیفتد اما با استمرار آن، قطعاً به نتایج بهتری میرسیم. در واقع ما امروز از تمام موارد علمی و تئوری اطلاع داریم اما هنر استفاده و بکارگیری به موقع از آنها را نداریم. مثلاً معتقدیم که در اجرای پروژهها باید تمام جنبههای فنی و اقتصادی بررسی شود اما با وجود علم به موضوع، عملا چنین اتفاقی نمیافتد. اگر شما روند کاری که در کشورهای توسعه یافته انجام میشود را دنبال کنید، میبینید که اقدام خارقالعاده انجام نمیشود فقط ما در مقایسه با آنها، نسبت به قرار دادن فرآیندها و روندها در کنار یکدیگر سهلانگاری میکنیم.
سوال: مثالی در این رابطه میتوانید ارائه کنید؟
بنده خود از بدنه جامعه مهندسین مشاور هستم و میتوانم بگویم در بسیاری از موارد مشاوران در گفتن درستترین و فنیترین حرف ابا دارند زیرا سرنوشت کاری مشاوران در گرو این است که مدیران ارشد از حرفی که عنوان میشود، خوشش بیاید یا خیر. در این نقطه است که باید بگوییم مهندسین مشاور ما خیلی مظلوم واقع شدهاند زیرا استمرار همکاری آنها در گرو خوشایند مدیران ارشد است. برخی مدیران تصور میکنند اگر مهندسین مشاور با نظر و سلیقه شخصی ایشان هماهنگ باشند، در نتیجه آنها گروه خوبی هستند در غیر این صورت باید مشاوران هماهنگتری را جایگزین کنند.
صدای مهندس مشاور مخالف قیچی میشود
متاسفانه بعضی از مدیران ارشد، ناخواسته و ندانسته مهندسین مشاور را به سمت نظر شخصی خودشان مدیریت میکنند. در واقع گویا این دسته از مدیران خود را عقل کل میدانند و در این صورت احساس میکنند دیگر به مشاور نیازی ندارند. اما در همه جای دنیا مهندسین مشاور استقلال نظر دارند و ایده کارشناسی خود را محکم ارائه میدهند زیرا میدانند که حرف کارشناسی و درست خریدار دارد. هرچند که معتقدم مهندسین مشاور باید سخن کارشناسی و درست خود را بیان کنند اما میدانم که جامعه کاری ما این قدرت را به مدیران ارشد داده تا در حوزه مهندسان مشاور، صدای مخالف را قیچی کنند. این در حالی است که مهندسین مشاور حکم مسئول آزمایشگاه، متخصص عکس ام آر آی یا سی تی اسکن را در حوزه پزشکی دارند که با استقلال کامل و فارغ از نقطه نظر پزشک معالج، نتایج به دست آمده را ارائه میدهند و مسیر درست درمان را مشخص میکنند. ما مدیران نیز باید به مشاوران خود توان استقلال رای بدهیم و به عقاید آنها احترام بگذاریم. یک مدیر بر اساس ضوابط میتواند با استدلال و مستندات فنی و حقوقی صلاحیت مشاوران را بررسی کند اما نمیتواند نسبت به نظرات کارشناسی ایشان اعمال سلیقه کند. بعضی وقتها مدیران تصمیماتی اتخاذ میکنند که به مثابه یک اشتباه بزرگ است و اثرات آن سالها بعد مشخص میشود.
نقش افراد و وجهه کاریزماتیک آنها در پیشبرد امور کلان را چگونه ارزیابی میکنید؟
قطعا شخصیت افراد و روشهای مدیریتی آنها در نوع پیشرفت امور بسیار اثرگذار است. اشخاصی همانند آقایان محسن هاشمی و یا اصغر ابراهیمی اصل افراد بسیار توانمندی در حوزه ریلی هستند که صنعت ریلی کشور را با اسم ایشان میشناسند. به این فکر کنید که وقتی شرکت مترو در برهههای خاص و حساس فعالیت خود، مدیرعاملی با کاراکتر شخصیتی محسن هاشمی یا اصغر ابراهیمی داشت چه اتفاقات مهمی در این عرصه رخ داده است و اگر مدیری با کاراکتر دیگری سرکار بود، چه رخدادهای دیگری شکل میگرفت. در واقع میتوان گفت در برخی موارد تصمیمهایی که کارشناسان وقت اتخاذ کردهاند، تحت تاثیر شخصیت کاریزماتیک این مدیران بوده است. فارغ از نگاههای سیاسی، این عزیزان زمانی مدیریت شرکت مترو را بر عهده داشتند که دستاوردها و دانش ما در حوزه ریلی یک بیستم حال حاضر هم نبود. در نتیجه عملکرد شرکت مترو در آن زمان و با آن شرایط، قطعاً تحت تاثیر پررنگ اشخاصی همانند محسن هاشمی و اصغر ابراهیمی بوده است و ایشان همه ارکان مجموعه را به دنبال خود بسیج کردهاند. اگر این اشخاص در آن دورههای مدیریتی حضور نداشتند، شاید چند دستگی نظرات و نگاهها، آشفتگیهای فراوانی را ایجاد میکرد و امروز هرگز شبکه ریلی پایتخت به این نقطه نمیرسید.
در واقع آن روزها شخصیتهای کاریزماتیکی همانند محسن هاشمی و اصغر ابراهیمی که اشخاصی دنیا دیده نیز بودند نیاز بود تا به سطح توسعه امروز برسیم. اما امروز برای مدیرانی همانند من، مسیر تقریباً روشن است. ممکن است برخی افراد معتقد باشند هر چقدر هم که یک شخص کاریزمای بالایی داشته باشد اما این پروتکلها و فرآیندها است که مدیریت را پیش میبرد اما واقعیت در کشور ما به گونهای است که ویژگیهای شخصیتی هر مدیر بر نحوه ارتباط او با مشاوران و پرسنل اثرگذار است و میتواند تاثیرات مثبت و منفی خاص خود را در بر داشته باشد.
سوال: حضور در عرصه صنعت حمل و نقل ریلی به عنوان مدیرعامل شرکت مترو تهران برای شما چه ویژگیهایی در برداشته است؟
کار در مترو کار خشن و زمختی است اما با تمام خستگیها و زمختیهای این صنعت، هنگامی که از خاطرات سخت حفر و احداث تونلهای مترو یاد میکنیم، با لذت از آن سخن میگوییم. اعتقاد دارم کار کردن به عنوان مدیرعامل شرکت مترو تهران تجربه اندوزی چند برابری نسبت به تحصیل در یک دانشگاه نصیب هر فرد میکند. زیرا با وجود اینکه سالها در این حوزه فعال هستم اما هر روز با یک مسئله و موضوع جدید مواجه میشوم که باید برای آن راه حل پیدا کنم. به عبارتی مشکلاتی که در شرکت مترو به وجود میآید منحصراً مربوط به تاریخ، مکان و زمان خاص خودش است. در نتیجه مدیرعامل باید بتواند برای هر مشکل، متناسب با شرایطی که وجود دارد، راه حل پیدا کند.
بنده در هر جایی که به عنوان مدیر انتخاب شدهام، تلاش کردهام تلاطم جابجایی افراد ایجاد نکنم. برای این موضوع نیز دلایل منطقی دارم. تصور کنید شما شخصی که کاراکتر حرفهای او را به صورت کامل قبول دارید، به جای فردی که از گذشته در آن سمت مسئول بوده است را قرار دهید. این تنها به معنای آن است که فرصت خود را میسوزانید زیرا مدت زمانی طول میکشد تا آن شخص جدید بر حوزهای که مسئولیت آن را به تازگی برعهده گرفته، اشراف پیدا کند. بنابراین در گام اول نیروها را محک میزنم. اگر تصور کنم افرادی قویتر از از کسانی که در حال حاضر مشغول به فعالیت هستند وجود دارند، در ارتباط با جابجایی افراد تصمیم میگیرم تا کار تیمی بهتری انجام شود. همان گونه که تاکنون جابجایی پستهای مدیریتی به صورت درون سازمانی پیش رفته و شخص جدیدی از خارج از مجموعه مترو را اضافه نکردهام؛ حتی مسئول دفتر مدیریت را تغییر ندادهام زیرا ما کار پنهانی انجام نمیدهیم. تلاش ما بر این است که تصمیمهای خود را به صورت شفاف اتخاذ کنیم. از طرفی از توان کارشناسان به بهترین نحو استفاده کنیم و هیچ بده بستان سیاسی نیز با کسی نداریم. از نقطه نظرات هر شخصی که ایده سازنده داشته باشد نیز استقبال میکنیم.
هیچگاه به مدیریت شرکت مترو فکر نکرده بودم
بنده به عنوان فردی که سالها در حوزه صنعت ریلی فعالیت دارم ، تمام لباس های این حرفه را برتن کرده ام. در کار اجرایی حضور داشته ام، ناظر و سرناظر کارگا بوده ام و در قالب کاری که انجام می دادم ، حتی لباس کارفرمایی را نیز بر تن کرده ام. اما هیچ وقت در پازل ذهنی خود به این فکر نمی کردم که روزی مدیر عامل شرکت مترو تهران شوم. با حضور دکتر زاکانی به عنوان شهردار تهران ، تیمی شکل گرفت که در حوزه های مختلف کاری ، افرادی را به ایشان معرفی می کرد.
روزی که سمت مدیر عاملی شرکت مترو به من پیشنهاد شد ، حقیقتاً کمی تأمل کردم . با خود می گفتم آیا با وجود مشکلات اقتصادی حال حاضر، می توان کاری انجام داد؟ مترو زمانی تمام دغدغه شهرداری تهران بود اما امروز دغدغه های اجتماعی – امنیتی و مواردی از این قبیل نیز وجود دارد. با توجه به شناخت عمیقی که نسبت به شبکه مترو تهران داشتم و
تجربه ای که در همکاری با بسیاری از پرسنل این شرکت در طول سالهای گذشته به دست آورده بودم، به این نتیجه رسیدم که بالاخره یک نفر باید آستین همت را بالا بزند و با وجود تمام مشکلات موجود ، کار را پیش ببرد. نهایتاً به این نتیجه رسیدم که می توان با بهره گیری از یک کار تیمی و منسجم و با استفاده از نظر کارشناسان خبره ، موضوعات را تا حد زیادی پیش برد و مشکلی از مشکلات شهر را رفع کرد. تصور می کنم یکی از مهمترین دلایل انتخاب بنده این بود که متعلق به حوزه ریلی هستم. علیرغم اینکه از معادلات سیاسی جامعه اطلاع دارم اما دغدغه ذهنی بنده ، مسائل سیاسی نیست.
قطعا اگر در این شهر جستجو می کردند ، افرادی بهتر از من هم برای قبول مسئولیت شرکت مترو تهران وجود داشت اما اکنون که لطف خدا شامل حال اینجانب شده است ، نگاهم به این مسئولیت به گونه ای است که آن را امانت می دانم و حتی اگر یک روز در این شرکت مدیرعامل بودم ، آن را غنیمت دانسته و تصمیم درست و قدم مثبتی که شایسته بود را برای همان یک روز بر می داشتم.
انتخاب من به عنوان مدیرعامل مترو، سیاسی نبود
سابقه آشنایی بنده با شهردار تهران به هنگامی باز می گردد که ایشان نماینده استان قم در مجلس شورای اسلامی بودند و من نیز پیمانکار مترو قم بودم. فارغ از نگاههای سیاسی ، متوجه شدم با وجود اینکه رشته تخصصی ایشان در حوزه ریلی نبود اما هوش سرشار و نگاه عمیقی در مسائل فنی داشتند. بزرگترین مشخصه ایشان این است که خیلی خوب به حرف ها گوش میدهند. شخصی که خوب گوش میدهد ، میتواند بهخوبی تجزیه و تحلیل کند. بر همین اساس تصور می کنم انتخاب شخص بنده جزو انتخابهای سیاسی نبوده است.
تمام شهرداری برای پیشبرد امور مترو بسیج شده است
تصور بنده بر این است که کار در شهرداری تهران همانند حضور در یک مسابقه شطرنج مهم و پیچیده است ؛ هنگامی که شما وارد بازی شطرنج می شوید ، تکان دادن هر یک از این
مهره ها نتایج خاص خود را در بر دارد. تصور می کنم سال ۱۴۰۱ سالی باشد که نمود عینی تصمیم های شهردار فعلی تهران در حوزه شبکه مترو پایتخت به مرور مشخص شود. امروز تصور می کنم در عمل یکی از خواسته های بزرگ شهردار تهران که تمام امکانات را برای تحقق آن بسیج کرده است ، توسعه شبکه مترو است. با همین دیدگاه است که ادبیات مدیران ارشد شهرداری در مورد توسعه مترو درحال تغییر است و موضوعات از جانب حتی شهرداران مناطق با جدیت و سرعت عمل خاصی دنبال می شود.
یک مدیر باید توانایی چیدن یک تیم خوب را داشته باشد
معتقدم به هیچ عنوان هیچ مدیری را نمی توان یافت که بتواند بر تمام موضوعات کارشناسی و فنی مسلط باشد. یک مدیر اگر چهار چوب ها را خوب بشناسد و تیم خود را در قالب این چارچوب ها به خوبی بچیند و پشت آنها بایستد ، می تواند موفق باشد. شخص بنده به عنوان مدیرعامل شرکت مترو که سالها در این حوزه فعالیت داشته ام ، نسبت به خیلی از موضوعات دید کلی دارم و از جزئیات تمام امور بی اطلاعم اما اگر بتوانم با شناخت کلی که از حوزه ها دارم چینش افراد را به خوبی انجام دهم ، قطعاً خروجی کار قابل قبول خواهد شد ؛ بر این اساس باید یک دیدگاه نتیجه گرا داشته باشیم. به طور مثال اگر دوره ای که دکترقالیباف شهردار تهران بود را بررسی کنید ، میبینید که شیب توسعه مترو مثبت و به نفع مردم پیش رفته است. امروز نیز شهردار تهران به ما اعتماد کرده و در پشت صحنه نقش پشتیبان و پدر مجموعه را ایفا می کند. یکی از از ویژگی های دکتر زاکانی به عنوان شهردار تهران این است که صورت مسئله را به خوبی تجزیه و تحلیل می کند و خروجی که از آن انتظار دارند نیز باید برای همگان واضح باشد.
حوزه احتیارات مدیران شهرداری تهران محدود شده است
به نظر می رسد طی سال های گذشته محدودیت هایی در خصوص حوزه اختیارات مدیران در شهرداری تهران صورت گرفته است. هنگامی که با همکاران خود در ارتباط با سختی سلسله مراتبی که باید برای اجرای یک تصمیم طی شود صحبت میکنیم ، عنوان میکنند که در تمام شهرداری تهران سیستم به این صورت است.اما نظر بنده این است که رویکرد شهردار به سمت حل مسئله است و اگر جایی نیاز به تفویض اختیار باشد در صورت پیشنهاد درست ،ایشان با روی باز استقبال می کنند.
تکمیل طرح جامع ریلی تهران در دستور کار مترو
در دیدار ابتدایی با شهردار تهران ، ایشان عنوان کردند که بنده این خواسته ها را برای مترو پایتخت دارم. بنده نیز عنوان کردم که تمام این موارد در صورتی عملیاتی می شود که شخص شما بخواهید زیرا اقداماتی که باید برای توسعه مترو انجام شود ، اقداماتی فراسازمانی است اما مدیرعامل مترو دستی است که به تنهایی صدا ندارد و صدای او تا حدی قابل شنیدن است. شما باید پشتیبان برنامه ها باشید تا تمام این موارد اجرایی شود. و نکته جالب اینکه ایشان از مدت ها پیش مشکلات مترو تهران را به صورت دسته بندی شده ، احصاء کرده بودند و این چنین نبود که بنده بخواهم ایشان را متوجه مشکلات و ماهیت فعالیت در شرکت متروکنم . در نتیجه به صورت شفاف خواسته شهردار از بنده به عنوان مدیرعامل شرکت مترو ، تکمیل خطوط هفتگانه فعلی و پیگیری طرح جامع ریلی تهران بود. لذا باید با رفع نواقص موجود و با نگاهی به داشته های فعلی ، موضوعات را پیش ببریم. ایشان به بنده توصیه کردند فارغ از دغدغه های مالی ، مشخص کنم که در صورت بسیج نیروهای اجرایی آیا می توان طرح جامع را در مدت زمان پنج سال تکمیل کرد و در صورتی که امکان انجام این امر وجود دارد ، برنامه ریزی های خود را بر این اساس قرار دهم تا در ارتباط با موضوعات مالی با همفکری مشاوران و کارشناسان امر ، راه حلی را پیدا کنیم.
مترویی که بنده به عنوان مدیرعامل امروز تحویل گرفته ام ، حاصل تلاش چهل و اندی ساله یک بدنه کارشناسی – مهندسی است که به صورت صادقانه فعالیت کرده است. به زعم بنده حرکت رو به جلو شرکت مترو تهران در مقایسه با سایر صنایع در کشور سریع تر بوده است. هنگامی که مترو تهران فعالیت خود را آغاز کرد ، بسیاری از صنایع همانند صنعت سد سازی یا خودروسازی در نقطه صفر قرار نداشتند اما مترو تهران در مقایسه با این صنایع ، شیب حرکتی بهتری داشته است.
متروی پرند و ساخت 4 خط جدید در دستور کار
در این میان یکی از موضوعاتی که از دید بنده باید با فوریت در دستور کار قرار گرفته و به اتمام برسد ، خط مترو پرند است. یکی از اقدامات خوبی که در گذشته آغاز شده اما هنوز تکمیل نشده همین خط متروی تهران – پرند است . امروز فرصت برای به سرانجام رساندن این پروژه فراهم شده زیرا تمام سازمان های ذی مدخل برای انجام آن هماهنگ هستند. شاید ساخت این بخش از شبکه مترو شامل تنها یک ایستگاه شود اما این پروژه به معنای آن است که ۳۰ کیلومتر خط راه آهن ریلی که تا فرودگاه امام خمینی «ره» پیش رفته است ، تنها با یک ایستگاه به پرند متصل شود تا جمعیت بسیار زیاد این شهر و مردمی که در آنجا سال ها منتظر هستند ، بتوانند از مترو استفاده کنند.
برنامه دیگر مربوط به نواقصی است که در ایستگاه های خط ۶ داریم و امیدواریم امسال با حمایت شهردار تهران و با مساعدت بانک شهر ، ایستگاه های باقیمانده نیز به سرانجام برسد. همچنین نواقصی در خطوط ۷ و ۳وجود دارد که این موارد را نیز باید برطرف کنیم. جدای از این موارد که از خطوط هفتگانه هستند 4خط جدید نیز باید در تهران ساخته شود. خطوط ۱۰ و ۱۱ دو خط از این چهار خط است که در تلاش هستیم بدون آن که به منابع نقدی شهرداری تهران وابسته باشیم ، آنها را مدیریت کرده و به سرانجام برسانیم. قطعاً تکمیل این دو خط اثرگذاری ویژهای در توسعه حمل و نقل ریلی تهران دارد. به طور مثال خط 10 از منطقه ۲۱ آغاز میشود که هیچ ایستگاه مترویی در حال حاضر ندارد. همچنین این خط بخش تکمیل کننده کریدور ریلی شرق به غرب پایتخت است که در پهنه شمال تهران امتداد پیدا می کند.
تامین مالی به روش TOD یک ظرفیت نهفته است
بیشترین خواستی که در حال حاضر ما از دولت داریم ، تامین واگن است. دولت در ۶ ماه گذشته به صورت جدی کمک هایی در این حوزه داشته است. امروز نگاه ما این است که ارتباط شهردار تهران و بدنه دولت به گونه ای است که هر درخواست معقولی که شهرداری تهران از دولت داشته باشد تا جایی که امکان تحقق آن باشد ، دولت دریغ نمی کند. در ساخت خطوط نیز بودجه های دولتی داریم اما مبلغ آن قابل توجه نیست. از سوی دیگر ما به شرایط حال حاضر کشور واقف هستیم . ممکن است تصور شود که شرکت مترو به دلیل مشکلات مالی موجود در شهرداری ، تمایل ندارد پروژه جدیدی را آغاز کند اما نگاه شهردار به این صورت است که تهران پتانسیل های فراوانی دارد که تاکنون نادیده گرفته شده است. در بسیاری از شهرهای جهان با استفاده از روش TOD بسیاری از گره های مالی حداقل در حوزه حمل و نقل عمومی را باز کرده اند. امروز که شهردار تهران شخصاً در جلسات تخصصی TOD مدیریت جلسه را بر عهده میگیرند ، به معنای آن است که درخواست مؤکد شهردار ، استفاده از این روش تامین مالی است. روشی که ظرفیت نهفته مالی برای شهر ایجاد می کند . تصور می کنم شهردار تهران با کاریزمایی که دارد ، می تواند این بار بزرگ را بلند کرده و برای سه سال آینده حجم بزرگی از منابع مالی را به پروژه های مهم شهر تزریق کند.
دستاوردهای مترو به خوبی تبیین نشده است
اما یکی از نقد هایی که به گذشته مترو تهران وارد است ، آنکه این مجموعه نتوانسته به خوبی دستاوردها و شاهکار هایی که در طول این سالها به دست آمده و توان تخصصی مهندسان و مدیران مترو را برای مردم تبیین کند تا در نتیجه همگان به سختی های کار و روزهای پر فروغ آینده امیدوار باشند . روزهای اول چینی ها الفبای هر چیزی را به ما یاد می دادند اما امروز به لطف خدا و تلاش نیروهای متخصص به مدارج فنی بالایی رسیده ایم. از سوی دیگر تحریمها در بسیاری از موارد ما را آزرده اما فوایدی نیز برایمان به ارمغان آورده است. امروز به این نتیجه رسیده ایم در حوزه هایی که به دلیل تحریمها امکان همکاری با کشورهای خارجی وجود ندارد به شرکت های داخلی مراجعه کنیم. حتی اگر چند پله از توان شرکتهای خارجی پایین تر باشند اما به مرور زمان رشد می کنند و خدماتی که ارائه می دهند پایدارتر است و به دلیل تحریم ها و مسائل سیاسی دست ما از آنها کوتاه نمی شود. اگر تحریمها نبود شاید بسیاری از متخصصان شرکت های دانش بنیان در خارج از کشور مشغول به فعالیت بودند اما به دلیل نیازی که ایجاد شد ، فضای کسب و کار و فعالیت این شرکتها نیز به خوبی شکل گرفت.
مدیریت از مدیریت خویشتن آغاز میشود
همه می توانند بدبینی را تزریق کنند و نسبت به شرایط ناراضی باشند اما هنر یک مدیر آن است که با وجود تمام این موارد به جلو پیش برود. اگر مدیران ما انتخاب شدن خود را در مسئولیت های محوله لطف خدا بدانند و به این باور برسند که انتخاب آنها دلیلی داشته است ، اطمینان داشته باشید در مسیری که باید و شاید قرار می گیرند. جامعه امروز ما نیاز به امید دارد و ما نیز نیاز به درک و حمایت مردم داریم. اگر موضوعات را برای مردم درست و شفاف تبیین کنیم یک مشکل کوچک با مقیاس بزرگتر در چشم مردم جلوه نمی کند. اگر امروز برای مترو لندن یا پاریس اتفاقی بیفتد به دلیل آنکه مشکلات به خوبی تبیین شده است ، مردم همکاری لازم را با مجموعه مدیریت شهری دارند اما شهروندان ما ممکن است برای ۵ دقیقه تاخیر قطار معترض باشند زیرا موضوعات و مشکلات را به درستی برای آنها تشریح نکردهایم در نتیجه در برخی موارد مردم ضعفها را برنمیتابند.
نکته آخر این که خوشبختانه به عنوان یک مدیر ، توانایی خدادادی دارم که بتوانم با وجود تمام مشکلات ، رویی گشاده و لبخند برای سایر پرسنل داشته باشم زیرا تمام تلاش من بر این است که حال خوب خود را با دیگران تقسیم کنم. معتقدم روی گشاده و لبخند می تواند محرک بسیاری از افراد برای حرکت های روبه جلو باشد. مدیریت درست مدیریتی است که شما بتوانید احساسات خود را مدیریت کنید. اگر دغدغه خاطر و ناراحتی از محیط کار دارید آن را به منزل منتقل نکنید و برعکس. زیرا انسان باید در ابتدا بتواند خودش را مدیریت کند.