فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند . (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)

علی حکیم‌جوادی مدیرعامل هلدینگ صاد | سهم‌آوری با فن‌آوری

پا به پای تعریف سواد و دانش در دنیا، تعریفی که از یک مدیر در دنیای امروز وجود دارد نیز متفاوت است. یک مدیر در عصر حاضر باید بتواند با اشراف به حوزه فناوری اطلاعات، این بخش را با حوزه تخصصی خود پیوند بزند و رونق و تحول ایجاد کند. این‌ها بخشی از صحبت‌های دکتر علی حکیم‌جوادی مدیرعامل هلدینگ فناوری و نوآوری بانک صادرات ایران است. او معتقد است با سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری اطلاعات می‌توان آینده خوبی را برای کشور متصور شد و همزمان از سیل عظیم خروج نخبگان از کشور نیز جلوگیری کرد. در ادامه گزارش گفت و گوی پایگاه خبری “مدیران و روسا” را با این مدیر می‌خوانید:

امروزه حوزه‌هایی در فناوری اطلاعات وجود دارد که پیشرفت‌های بسیار خوبی در آن حوزه‌ها داشته‌ایم به گونه‌ای که ما در برخی از مراکز خود از پیشرفته‌ترین تجهیزات دنیا استفاده می‌کنیم. همچنین در حوزه نرم‌افزاری بانک‌ها تقریباً به سطح خودکفایی رسیده‌ایم. اما برای اینکه بر اساس فناوری روز حرکت کنیم در برخی مواقع محدودیت‌هایی داشته‌ایم. این محدودیت‌ها در برخی بخش ها به موضوعات امنیت ملی مرتبط است و اینکه بسیاری از زیرساخت ها را نمی توان در اختیار کشورهای دیگر قرار داد. همچنین تحریم ها محدودیت هایی را ایجاد کرده است که نمی توانیم از برخی از تکنولوژی هایی که به روزتر از تکنولوژی های داخلی هستند استفاده کنیم. اگر بخواهیم از حوزه رفع نیازمندی ها نگاه کنیم در حال حاضر نیازمندیهای ما در حوزه بانکی در حال برطرف شدن است. خوشبختانه با حضور برخی فین‌تک ها و استارتاپ ها می توان گفت بخش هایی که دارای نقص بودیم پوشش داده شده به گونه ای که می توان گفت در حوزه خدمات بانکی کشور ما در دنیا حرفی برای گفتن داریم اما در حوزه های دیگر ممکن است این اتفاق نیفتاده باشد. یک دلیل آن این است که ما طی چند سال گذشته سرمایه گذاری قابل توجهی در این حوزه انجام نداده ایم اما بانک ها به دلیل اینکه منابع مالی قابل توجهی در اختیار دارند و هزینه های خوبی انجام داده اند در این حوزه محدودیت چندانی برای خود ایجاد نکرده اند و عملاً کار آنها به خوبی در حال پیشرفت است.

زنگ خطر خروج نخبگان از کشور به صدا درآمده

در ارتباط با زیرساخت های فناوری اطلاعات در کشور باید گفت تحریم ها و کمبود منابع مالی باعث شد پیشرفتی که باید در این بخش نداشته باشیم.به طور مثال باید زیرساخت های فیبر نوری در سراسر کشورمان گسترده می شد. در این مورد وعده های زیادی انجام شده اما عملاً این چنین نیست. اگر ما بتوانیم زیرساخت‌های لازم را داشته باشیم اطمینان دارم با توجه به استعدادها و توانمندی هایی که در کشور وجود دارد صنایع ما، هم خودکفا می شوند و هم در سطح بین‌المللی حرفی برای گفتن دارند.

حوزه فناوری اطلاعات شامل دو بخش تکنولوژی و سرمایه انسانی است . شما اگر مدرن ترین تجهیزات را داشته باشید اما سرمایه انسانی که این تجهیزات را به کار بگیرد نداشته باشید عمل بی فایده است. امروز در خارج از کشور بازار کاری خوبی ترسیم شده  و به همین دلیل متاسفانه سیل خروج نیروهای انسانی بسیار زیاد است. بنابراین می توان گفت زنگ خطر این حوزه مدتی است به صدا درآمده و قطعاً مدیریت کلان کشور باید فکری اساسی برای این موضوع کند. اما نکته دیگر مربوط به آموزش افرادی که قرار است در آینده به این صنعت وارد شوند. این موضوع نیز از جمله مواردی است که در حوزه دانشگاهی ما به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است. فارغ التحصیلان دانشگاهی اگر تجربه کار در حوزه صنایع را در دوره دانشجویی نداشته باشند عملاً با افت کارایی مواجه می شوند. در نتیجه دوباره تقاضا برای مهاجرت افزایش پیدا میکند.

ترسیم آینده خوب برای کشور با سرمایه گذاری در حوزه فناوری اطلاعات

اگر ما بخواهیم آینده خوبی را برای کشور ترسیم کنیم یکی از حوزه هایی که دولت باید سرمایه گذاری زیادی در آن داشته باشد فناوری اطلاعات و ارتباطات است.تفاوت فناوری اطلاعات با سایر فناوری ها در این است که شما نقش فناوری اطلاعات را در تمامی حوزه ها و صنایع به خوبی مشاهده می کنید. متاسفانه عدم اعتقاد یا اطلاع نسبت به فناوری اطلاعات در میان برخی از مدیران ما باعث شده که نتوانیم به دستاوردهایی که لیاقت آن را داریم برسیم. یک مدیر، نه تنها باید بر این حوزه اشراف کامل داشته باشد بلکه باید تاثیر فناوری اطلاعات را در حوزه کاری خود به خوبی درک کند. این در حالی است که تصور می‌کنند باید فقط نسل جوان نسبت به این حوزه آشنایی داشته باشند. اما اطلاع از حوزه فناوری اطلاعات لازمه کاری هر یک از مدیران است زیرا این افراد در حال آماده کردن زمینه برای ورود نسل جوان هستند.

زیرساخت ایجاد شفافیت، توسعه فناوری اطلاعات است

 اگر امروز از شفافیت و الکترونیکی کردن خدمات دولت سخن می گوییم زیرساخت های مربوط به تمام این موارد فناوری اطلاعات است. در حال حاضر در برخی از کشورها میزان پیشرفت در حوزه فناوری اطلاعات معیاری برای سنجش خشنودی مردم است. تصور کنید که یک شخص در منزل خود نشسته و به راحتی می تواند از طریق تلفن همراه خدمات را دریافت کند. همانگونه که دوران کرونا باعث شد این صنعت با یک تحول جدی در دنیا مواجه شود به گونه ای که بسیاری از حوزه هایی که تصور نمی شد بتوان از راه دور یا غیر حضوری انجام داد توسط ابزارهای فناوری اطلاعات انجام شد. زمانی که حوزه فناوری اطلاعات جدی گرفته شد گردش نقدی پول کاهش یافت که این خود باعث صرفه جویی بسیاری در حوزه چاپ پول و نگهداری از آن شد در نتیجه در بسیاری از مواردی که دنیا با یک بحران مواجه می شود فناوری اطلاعات به مردم کمک می کند تا در آن دوران بتوانند زندگی راحت تری داشته باشند. بنده معتقدم هر مدیر در هر حوزه‌ای که مشغول به فعالیت است اگر نسبت به فناوری اطلاعات آگاهی و اشراف داشته باشد می‌تواند کسب و کار خود را به صورت جدی رونق دهد.

سازمان هایی که اطلاعات را از یکدیگر دریغ می کنند

متاسفانه در حال حاضر هر یک از دستگاه ها و سازمان های ما جزیره جداگانه هستند که نمی ‌خواهند اطلاعات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. این امر باعث می‌شود که سرعت هوشمند سازی کم شود زیرا پایه رسیدن به هوشمند سازی، اطلاعات است. اما بخشی از این برخوردها در اشتراک گذاری اطلاعات به تعارض منافع باز می گردد زیرا ما از این اطلاعات درآمد کسب می کنیم. با وجود اینکه در قانون برنامه عنوان شده نباید از این اطلاعات درآمد کسب کرد اما این اتفاق می‌افتد یکی از عوامل قدرت دانایی است و دستگاه‌ها و سازمان‌های مختلف تصور می‌کنند اگر انحصار برخی از اطلاعات را در دست داشته باشند این موضوع باعث بقا و قدرت آنها می شود. ما باید جایی را در کشور داشته باشیم که بتواند این اطلاعات را به صورت ساختارمند در یک نقطه جمع کند. بخش زیادی از اطلاعاتی که در حال حاضر در اختیار داریم به صورت ساختارمند نیست. در نتیجه نمی توان از آنها در حوزه هوشمندسازی استفاده کرد. قطعا اگر مجموعه ای متولی جمع آوری و یکپارچه سازی این اطلاعات شود، دستاوردهای بسیاری را برای کشور خواهد داشت. از دید بنده ما باید یک استراتژی در ارتباط با هوشمند سازی داشته باشیم. استراتژی که بتواند استفاده صحیح از اطلاعات را به ما نشان دهد. ما هنوز در ارتباط با حاکمیت اطلاعات قانون مدونی نداریم و این باعث می‌شود که موضوعاتی همانند حریم ‌خصوصی عملاً در معرض تهدید قرار گیرد. به طور مثال آیا کسی مجاز است اطلاعات مربوط به حساب بانکی ما را داشته باشد؟ ممکن است بسیاری از سیستم‌های بانکی با اطلاعاتی که از حساب های بانکی دارند به اشخاص بگویند  با توجه به سرمایه ای که دارید می توانید در این حوزه‌ها سرمایه‌گذاری کنید. یا سرمایه گذارانی برای شما در نظر داریم که می‌توانیم به شما معرفی کنیم. بدون شک پایه و اساس این مشاوره ها، اطلاعاتی است که از حساب های بانکی افراد به دست می‌آید. اما در کشور ما عملاً چنین حقی وجود ندارد و ما نمی توانیم به افراد بگویم تمام حساب های شما را بررسی کرده ایم. اما با پیش بینی های حقوقی و قانونی نحوه استفاده از انواع اطلاعات فراهم می شود. بخشی از زیرساخت های تکنولوژیک مربوط به این موضوع در کشور وجود دارد و بخش های دیگر نیز باید توسعه یابد.

دریایی از منابع که با هوشمند سازی تبدیل به پول می شوند

 از سوی دیگر باید در دانشگاه های خود نیروهای متخصص حوزه هوشمندسازی را آموزش دهیم. ما دریایی از منابعی را خواهیم داشت که با هوشمند سازی می توانیم از این منابع کسب درآمد کرده و سرویس های بسیار خوب و خاصی را به مردم ارائه دهیم. دنیا معتقد است در آینده یکی که از حوزه های فناوری اطلاعات که به شدت با استقبال مواجه خواهد شد، هوشمند سازی است.

حوزه فناوری اطلاعات با مدیریت عجین شده

اما نکته دیگر این که آموزش و پرورش مدیران یکی از موضوعات جدی حال حاضر کشور است. زمانی یک مدیر باید مهارت های مالی، تسلط به زبان انگلیسی، مهارت حل مسئله و تصمیم گیری و برقراری ارتباط و همچنین یک تسلط نسبی و اولیه نسبت به کامپیوتر را کسب می کرد. اما امروز دانشی فراتر از همه این موارد در حوزه علم مدیریت قرار گرفته و آن عجین شدن حوزه فناوری اطلاعات در علم مدیریت است. باید بررسی کنیم و ببینیم مدیران حال حاضر ما چند درصد به حوزه فناوری اطلاعات اشراف دارند. به طور مثال ما در تجارت، موضوعی تحت عنوان تجارت الکترونیک داریم یا پایه و اساس ترابری در حوزه حمل و نقل فناوری اطلاعات است. بنابراین علم مدیریت در بخش هایی با تغییر تعریف مواجه شده. امروز در بیشتر نقاط دنیا برای انتصاب یک مدیر میزان اشراف او در ارتباط با دانش فناوری اطلاعات و به کارگیری این دانش در حوزه خاص تحت مدیریت آن مدیر مورد بررسی قرار می‌گیرد. بنابراین باید در حال حاضر بخش از آموزش مدیران ما در این حوزه باشد.

 ۴ سال پیش موضوعی را با وزارت اقتصاد تحت عنوان مانیتورینگ دیجیتال آغاز کردیم. در این نقطه بود که با اطلاعاتی که به وزارت اقتصاد دادیم آنها متوجه شدند اگر شما فناوری را از حوزه بانکی امروز حذف کنید بانکداری سنتی توانی برای ادامه مسیر ندارد. این موضوع در تمامی حوزه ها مثل نفت و خودرو نیز صادق است و فقط موضوع الکترونیک نیست بلکه هوش مصنوعی نیز با شدت در این حوزه ها مشغول به فعالیت است.

در نتیجه باید با استفاده از ابزارهای نوین تحولی در طرز تفکر مدیران ما ایجاد شود تا به هر اقدامی که دست می زنند ببینند فناوری اطلاعات چگونه می‌تواند به این حوزه کمک کند. فناوری اطلاعات اندیشه ساز است و هنگامی که یک مدیر آن را به کار می‌برد دیدگاه او در کار دچار تحول می‌شود و سودآوری کسب و کار او نیز چندین برابر می گردد.

فناوری اطلاعات چالش های مدیریتی را کاهش می دهد

البته در ساختارهای سازمانی ما فقط مدیر نیست که باید این بار را به دوش بکشد. اگر  دپارتمانی که برای فناوری اطلاعات در نظر گرفته می شود و شخصی که برای مدیریت آن انتخاب می کنید متخصص باشد حتی در بحران‌ها یا مواقعی که یک مدیر بسیار درگیر است فناوری اطلاعات می تواند راهگشا باشد. مجموعه های بزرگی که امروزه در دنیا در حال فعالیت هستند بر پایه فناوری اطلاعات امور خود را پیش می‌برند زیرا  یک مدیر نمی تواند به تمامی حوزه‌ها رسیدگی کامل داشته باشند. متاسفانه تا مدت ها در کشور ما حوزه فناوری اطلاعات برای مدیران یک موضوع لاکچری بود اما امروز مدیران باید بدانند که فناوری اطلاعات از ابزارهای جدی مدیریت است و می‌تواند بسیاری از چالش‌های مدیریتی را به حداقل برساند. این فناوری برای یک مدیر مشخص می کند راهی که در حال طی شدن است است درست یا غلط.

شما تنها زمانی می توانید با نسل جوان همراه باشید و امور را پیش ببرید که همیشه در حال تجربه اندوزی در حوزه های جدید باشید. بنده به عنوان یک مدیر هنگامی که مدت زمانی از حضور در یک مجموعه می گذرد و می بینم کار جدیدی برای انجام دادن نیست این حوزه را ترک کرده و به حوزه دیگری می روم تا بتوانم با ایجاد زیرساخت های جدید تجربه اندوزی کنم. اما واقعیت این است که ایجاد کردن سخت ترین کار یک مدیر در کشور ما است زیرا همیشه چه به  درست چه غلط تعارض منافع وجود دارد.

اعتقاد به فناوری اطلاعات سازندگی ایجاد می کند

هر مدیری که برای حوزه فناوری اطلاعات ارزش قائل شود بنده تمایل دارم که با او همکاری داشته باشم زیرا همین که اعتقاد به این حوزه وجود داشته باشد در پی آن سازندگی رخ می دهد. به طور مثال هنگامی که بنده به وزارت ارتباطات رفتم سازمان فناوری اطلاعات وجود نداشت و امروزه یکی از افتخارات بنده این است که این سازمان را راه اندازی کردم. در حال حاضر نیز در حال یکپارچه سازی شرکت های فناوری اطلاعات بانک صادرات ایران در زیر چتر هلدینگ فن‌آوری و نوآوری صاد هستیم تا بتوانیم در نهایت به یک هلدینگ چابک دست یابیم.

تلاش برای وارد کردن هلدینگ صاد به بورس

در دوره گذشته بخش هایی از نقشه راه بانکداری دیجیتال در قالب ۱۴ پروژه به وزارت اقتصاد تحویل داده شده. اکنون ما در حال به ثمر رساندن این پروژه ها هستیم چشم اندازه ما این است که بتوانیم پس از سه سال این هلدینگ را یک هلدینگ بورسی کنیم که قابلیت سرمایه‌گذاری برای دیگران را داشته باشد.

ما معتقد هستیم که باید ساماندهی در ارتباط با شرایط موجود انجام شود. بسیاری از شرکت های ریشه دار وجود دارند و ما آمایشی در ارتباط با فعالیت هایی که انجام می‌دهند راه‌اندازی کرده‌ایم. اما بخش‌های زیادی از نیازهای بانک صادرات است که توسط هیچ یک از این شرکت ها تامین نمی شود. ما به دنبال شرکت های فین تک هستیم که می توان یا با آنها سرمایه گذاری انجام داد یا  سهام آنها را خریداری کرد تا در نهایت تصویر بزرگی که مد نظر ما است فراهم شود و بتوانیم همه سرویس های لازم را به بانک صادرات ارائه دهیم. حتی با کمک یکدیگر در حال انجام پروژه های بزرگ ملی هستیم. ایجاد هلدینگ از این نظر که می تواند موازی کاری را بین این شرکت ها از بین ببرد و مدیریت بودجه ایجاد کند و پروژه ها را به گونه ای هدایت کند تا به نتیجه برسند مورد نیاز است. از همه مهمتر  در این صورت می‌توان بین شرکت ها هم افزایی ایجاد کرد که با کمک یکدیگر پروژه‌های بزرگتری را انجام دهند. ما یک هلدینگ مادر تخصصی هستیم و به حوزه‌هایی وارد می شویم همانند استفاده از بلاکچین که ممکن است در گذشته در برنامه های بانک صادرات نبوده. هیچ یک از شرکت های قبلی در این حوزه حضور نداشتند و ما ناچاریم یا چنین شرکتی را ایجاد کنیم تا این اقدامات را انجام دهد یا با شرکت های فعلی دست به این اقدام بزنیم.

خوشبختانه نگاه مدیران بانک صادرات سرمایه‌گذاری حداکثری است اما محدودیت‌هایی وجود دارد. به طور مثال در گذشته شما با مبالغ کمتری می توانستید سرمایه گذاری انجام دهید.  لذا مدیر باید برای توسعه ، منابع ایجاد کند. به طور مثال می‌توان شرکت ها را وارد بورس کرد و از طریق سودی که حاصل می شود منابع جدید ایجاد کرد تا وابستگی ما به بانک کاهش یابد. پیشنهاد بنده به مدیریت بانک صادرات این بوده در صورتی که ما بتوانیم  تمام این شرکت‌ها را یکپارچه کنیم این شرکت ها می توانند وارد بورس شوند در این صورت ما می توانیم از طریق فروش درصدی از سهام این شرکت ها بسیاری از مسائل را حل کنیم، بدون اینکه فشاری به بانک  وارد شود.

بانک ها باید خودشان نیروهای انسانی را آموزش دهند

در مجموعه ما، یک آکادمی ایجاد شده که در حال برگزاری دوره هایی است. بنده اعتقاد دارم در آینده نزدیک تمام بانکها باید نیروی مورد نیاز شان را خودشان آموزش دهند. از سوی دیگر افراد با استعداد را باید خودشان پیدا کنند زیرا با روش‌های معمول نمی توان افرادی که میخواهیم را جذب کنیم. طی اقدامی در مرکز نوآوری بانک ملت، دوره هایی را برگزار می‌کردیم و به شناسایی افرادی پرداختیم که می توانستند هم در بانک و هم در صنعت خودمان فعالیت کنند. در نظر داریم در این آکادمی نیز برای بانک صادرات اقدامات مشابه انجام دهیم.

اما نحوه ارتباط با مشتری که یک موضوع فرآیندی است. شعبه همچنان اولین جایی است که مشتری به آن وارد می شود مگر اینکه به طور کامل به سمت غیرحضوری شدن پیش رویم. در شرایط حال حاضر که بسیاری از ارتباطات به صورت حضوری است نحوه برخورد با مشتری یکی از مهم‌ترین موارد است زیرا معمولاً مشتری با برخورد خوشایند جذب می شود.

برای راحت تر کردن فرایند انجام امور مشتریان یکی از روند هایی که باید در بانک صادرات متحول شود فرایند افتتاح حساب است که متاسفانه همچنان به صورت سنتی انجام می شود. همچنین مشکلاتی در حوزه های دیگر وجود دارد که ممکن است رفع آنها مسئولیت ما نباشد اما به مدیران بانک برای همکاری جهت رفع مشکلات اعلام آمادگی کرده ایم و مدیران نیز از این موضوع استقبال کرده اند. نکته دیگر این است که برخی تصور می‌کنند تبلیغات آنچنان کارساز نیست اما بانک هایی همانند بانک صادرات به صورت بسیار وسیع تبلیغات خود را برای مشتریان پیش می برند که در نتیجه آن تاثیرگذاری هایی بسیار جدی را نیز شاهد هستند.