فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند . (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)

علی رسولیان، معاون وزیر صمت و مدیرعامل سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی ایران | مشکلات بزرگِ صنایع کوچک

علی رسولیان، معاون وزیر صمت و مدیرعامل سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی ایران معتقد است که دانش‌ بنیان شدن باید به یک تفکر بدل شود و این مهم در مسیر تحقق است. این مدیر وزارت صمت در آستانه روز ملی حمایت از صنایع کوچک و در گفت‌وگو با «مدیران و رؤسا» ضمن اشاره به اهمیت صنایع کوچک در ایجاد اشتغال و خودکفایی کشور، مشکلات آنان را هم برمی‌شمارد. رسولیان معتقد است که ثبات مدیریتی در سطوح بالا از ملزومات سیاستگذاری است و در سطح صنایع کوچک و متوسط هم توسعه دانش مدیران بیش از همه اهمیت دارد و اقدامات انجام شده سازمان تحت مدیریتش را نیز در راستای تغییر نگرش مدیران صنایع کوچک به مقوله‌ای چون زنجیره ارزش ارزیابی می‌کند. گزارشی از این گفت‌وگو را از نظر بگذرانید.

همان طور که از نام «صنایع کوچک» پیداست، به بنگاه‌های زیر 50 نفر نیروی کار گفته می‌شود؛ به عبارتی دقیق‌ تر، مطابق تقسیم بندی‌های صورت گرفته چنین است که واحدهای زیر 10 نفر «خرد»، واحدهای زیر 50 نفر «کوچک» و واحدهای دارای 100 نفر نیرو نیز متوسط هستند. هم اکنون 90 درصد از صنایع ایران از نوع کوچک هستند. وقتی صنعتی کوچک است، راحت‌ تر با محیط کنار آمده و اداره آن آسان‌ تر است، اما از سویی آسیب‌ پذیری جدی‌ تری دارد. یعنی در صورت بروز نوسانات مالی بنگاه‌ به زمین خواهد خورد. البته این واحدها اشتغال ‌پذیری خوبی دارند و به بنگاه‌های بزرگ نیز کمک می‌کنند، زیرا بنگاه‌های بزرگ‌تر نمی‌توانند به‌تنهایی نقشی اثرگذار در اشتغال ایفا کنند. همچنین تمامی شهرک‌ها و نواحی صنعتی کشور پس از انقلاب و از حدود سال 1363 ایجاد شده است. از آن زمان تا کنون 847 شهرک و ناحیه صنعتی فعال شکل گرفته و 49 هزار و 500 واحد صنعتی به بهره ‌برداری رسیده است. در حدود چهار دهه گذشته، بنگاه‌های کوچک و متوسط رشد مناسبی در کشور داشته‌اند و علی‌رغم این‌که نرخ سرمایه ‌گذاری در کشور رشد نداشته، این بنگاه‌ها سهم خوبی را به خود اختصاص داده‌اند.

چهار مؤلفه تأثیرگذار بر صنایع کوچک

اگر بخواهیم چهار مؤلفه تأثیرگذار را برای صنایع کوچک و متوسط درنظر بگیریم، شامل مسائل فضای کسب و کار، تغییرات در اقتصاد، فناوری و نوآوری و زیرساخت‌ها می‌شود. در این میان بحث فناوری و نوآوری اهمیت به‌سزایی دارد؛ همان طور که مقام معظم رهبری در نامگذاری امسال به تولید دانش بنیان اشاره کردند. موضوعی که به توسعه علم، دانش و فناوری در بنگاه‌های ما اشاره دارد و به‌طور مشخص افزایش بهره‌وری را درنظر گرفته است. این مهم در ابتدا هم‌افزایی بخش‌های مختلف را می‌طلبد و بنگاه‌های بزرگ باید بخشی از واحدهای تحقیق و توسعه خود را پای کار بیاورند. علاوه بر این، همکاری دستگاه‌هایی مانند معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بیشتر از آن، بانک‌ها لازم است تا تسهیلات و اعتبارات دولتی تخصیص داده شود. هم اکنون در بسیاری از بنگاه‌ها به نوسازی و بازسازی ماشین ‌آلات نیاز داریم و باید اعتبارات لازم برای آن تخصیص پیدا کند.

در کنار فناوری و نوآوری، بحث فضای کسب و کار مطرح است که از دغدغه‌های جدی دولت سیزدهم و شخص رئیس جمهور است، تا جایی که ایشان در هر سفر استانی به واحدهای تولیدی سر می‌زنند. فضای کسب و کار در بنگاه‌های کوچک بیش از هر چیز با نحوه مدیریت این واحدها گره خورده است. هم اکنون بنگاه‌ها درگیر مسائلی غیر از زنجیره ارزش هستند که تغییر روش برخورد با این مسائل خود نیازمند آموزش بیشتر است.

پس از مسائل فضای کسب و کار نیز تغییرات اقتصادی و زیرساخت‌ها مطرح است. همان طور که در ابتدا اشاره شد، بنگاه‌های کوچک و متوسط در مقابل نوسانات اقتصادی آسیب ‌پذیر هستند و این نقطه ضعف تنها مربوط به بنگاه‌های فعال در ایران نیست. همچنین این بنگاه‌ها در تأمین هزینه‌های زیرساختی از جمله آب و برق با سختی‌های فراوانی مواجه هستند.

آموزش و ارزش‌گذاری بر زنجیره تولید

سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی ایران تلاش کرده است علی‌رغم وجود محدودیت‌های مالی و قانونی، اقداماتی را سازمان دهد تا بهترین بهره‌وری برای بنگاه‌های کوچک و متوسط ایجاد شده و مسیر توسعه اقتصادی برای SMEها فراهم شود. اما همان طور که اشاره شد، نقش مدیریت را در این میان نمی‌توان نادیده گرفت.

به منظور آشنایی با فناوری و نوآوری، علاوه بر داشته‌های موجود در سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی، تلاش شده است تا الگوهای مطرحی که در کره، ترکیه، آلمان و آسیای شرقی به اجرا رسیده را در کشور خودمان بومی‌ سازی کنیم. هم اکنون فرآیند ارتقاء و یا تبادل فناوری را با بسیاری از کشورها آغاز کرده‌ایم. به عنوان مثال، امسال و پس از کاهش محدودیت‌های کرونایی، 23 شرکت برای همین موضوع به آلمان رفتند. با چینی‌ها هم این تبادلات را به‌صورت مجازی آغاز کرده‌ایم و علاوه بر آن با ترک‌ها نیز اخیراً توافقی برای انتقال فناوری صورت گرفته است.

علاوه بر روزآمد سازی سطح آموزش‌ و شناسایی منابع روز دنیا به دنبال آن هستیم تا اساتید قوی در حوزه صنعت بین‌الملل را شناسایی کرده و از دانش، تجربه و آموزش آنان در داخل کشور بهره‌ مند شویم. البته ناگفته نماند که آموزش‌هایی هم در داخل کشور صورت گرفته و مشاورانی در 40 مرکز خدمات فناوری و کسب و کار مستقر کرده‌ایم و این افراد هم آموزش‌های لازم را ارائه می‌دهند.

در کنار آموزش و نوآوری، بحث حمایت از شرکت‌های دانش‌ بنیان مطرح می‌شود. بخشی از اقدامات صورت گرفته زیرساختی بوده است، به این نحو که واگذاری اراضی با تسهیلات بهتری انجام شود. بخش دیگری از اقدامات مرتبط با نیازهای فناورانه بوده است. به عنوان مثال، تلاش کرده‌ایم تا از طریق 18 فن بازار منطقه‌ای تحت مسئولیت در کشور، ارتباطی بین واحدهای بزرگ و شرکت‌های دانش بنیان برقرار کنیم. در کنار این مورد بر اساس نیازسنجی‌های صورت گرفته، 1600 مورد از نیازهای فناورانه بنگاه‌های بزرگ شناسایی شده و تلاش داریم تا این نیازها به بنگاه‌های کوچک و شرکت‌های دانش بنیان متصل شود.

اما باز هم این‌جا بحث نحوه اداره و مدیریت بنگاه مطرح می‌شود و این نکته مهم را باید درنظر گرفت که همه چیز صرفاً تولید کالا نیست و مهم‌تر از همه، زنجیره ارزش است. منظور از تولید زنجیره ارزش آن است که مباحث پیشین و پسینِ تولید از جمله مواد اولیه، بازار، خدمات پس از فروش و … با هم مورد توجه قرار گیرند. اشراف بر این موضوعات از سوی مدیران صنایع کوچک می‌تواند در توفیق بنگاه‌ها دست بالا را داشته باشد. هنگامی که مدیران ما آموزش دیده باشند و سطح علمی آن‌ها بالاتر برود، مسائل مدیریت و تولید را بهتر درک خواهند کرد. البته همین حالا نیز مدیران بسیار خوبی هم در بخش‌ خصوصی تربیت شده‌اند‌ که گروه عمده‌ای از آنان جوانان ما هستند.

استانداردسازی و رسوخ در بازارهای بین‌المللی

برای توسعه بازار حتماً باید روش‌هایی به منظور رسوخ به بازارهای بین‌المللی پیدا کرد که یکی از لازمه‌های اصلی آن، استاندارد سازی تولیدات خودمان در سطح جهانی است. برای این مهم، برنامه‌هایی از طریق شرکت‌های مدیریت صادرات پیش می‌رود و علاوه بر آن، هزینه‌هایی را برای استاندارد سازی تولیدات بنگاه‌ها پرداخت می‌کنیم که این یک مدل جهانی خوب است و جواب داده است.

آن‌چه در کنار استاندارد سازی بسیار اهمیت دارد، مدیریت است. نکته‌ای جالب در این‌ باره جای نقل شدن دارد. در جریان احیاء واحدهای راکد، آماری از سوی کارشناسان سازمان به دست‌مان رسیده بود مبنی بر این‌که حدود 40 درصد واحدهای تعطیل شده، مشکل اقتصادی را دلیل توقف فعالیت خود اعلام کرده بودند. وقتی این بنگاه‌ها تأمین مالی شدند، دریافتیم که تنها هشت درصد از این‌ها مشکل تأمین مالی داشته‌اند و بقیه توانستند با تغییر شیوه مدیریت، مشکل خود را برطرف کنند. بنابراین این یک حقیقت است که در مدیریت و اداره بنگاه‌ها با مشکل مواجه هستیم و یکی از بهترین راه حل‌هایی که در دنیا نیز پیش می‌رود، سپردن کار به بخش‌ خصوصی است. بنده بر این باورم و تأکید مقام معظم رهبری بر مردمی شدن اقتصاد نیز ناظر بر همین است.

پس از تمام مواردی که برشمرده شد، تثبیت مؤلفه‌های اقتصادی نیز باید در دستور کار قرار گیرد. با به‌کارگیری این موارد و بهبود فضای کسب و کار، قدرت چانه زنی صنایع کوچک و متوسط نیز بهبود پیدا می‌کند. هم اکنون یک بنگاه‌ کوچک، وقت و انرژی فراوانی را برای امور بانکی و مالیات صرف می‌کند و تنها خود فرآیند دریافت تسهیلات روندی طاقت فرسا برای این بنگاه‌ها به همراه دارد. ما در تلاش هستیم تا برای رفع این مشکل به روش‌هایی همچون استفاده از تسهیلات صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک متوسل شویم.

در نهایت نیز برای رفع مشکلات زیرساختی و کاهش هزینه‌های مرتبط با آب و برق به سمت ایجاد کارگاه‌های 100-200 متری برای بنگاه‌های کوچک و متوسط حرک کرده‌ایم تا حداقل آن بخشی که توانش برای پرداخت هزینه‌ها کمتر است، بتواند از این واحدها به‌صورت اجاره به شرط تملیک بهره‌مند شود.

در مسیر آینده

ما صرفاً به دنبال بزرگ شدن صنایع کوچک نیستیم و در دنیا نیز نگاه چنین است. این نکته مهم را باید درنظر گرفت که بخش عمده نیازهای کشور از طریق واحدهای تولیدی تأمین می‌شود. با طی کردن همین مسیر، نیازهای وارداتی به شدت رو به کاهش رفته است که البته بخشی از آن به سیاستگذاری‌ ممنوعیت واردات نیز مرتبط بوده است.

هم اکنون یکی از اهداف ما این است که شهرک‌های صنفی تولیدی ایجاد کنیم تا رشد واحدها و کارگاه‌های کوچک محقق شود. در کل روند مطلوبی در کشور شکل گرفته که باید از آن حفاظت کرده و توانمندش کرد.

نکته پایانی این است که دانش بنیان و فناور شدن بنگاه‌های اقتصادی باید به یک تفکر در کشور بدل ‌شود و به نظر می‌رسد که هم اکنون همه بخش‌های کشور اعم از تقنینی، اجرایی، قضایی و نظامی به سمت حمایت از تولید دانش پایه پیش می‌روند تا از ظرفیت‌های موجود نهایت استفاده به‌عمل آید.