رعایت اخلاق حرفهای، یکی از راهکارهای اساسی و کلیدی صنعت بیمه برای قرار گرفتن در مسیر رشد و توسعه است. این تجربه زیسته و دغدغه یکی از مدیران صنعت بیمه کشور در طول 24 سال کاری است. موسی رضایی، مدیرعامل بیمه اتکایی امین معتقد است رقابت ناسالم شرکتهای بیمهگر، تخریب یکدیگر برای تصاحب بازار و نرخگذاریهای غیرفنی، از مصداقهای عدم رعایت اخلاق حرفهای است که علاوه بر مخدوش کردن تصویر بیمه در جامعه، منجر به نزول جایگاه این صنعت شده است. او با توجه به همین دغدغه، پیادهسازی اخلاق حرفهای را سرفصل مدیریت خود در بیمه اتکایی امین قرار داده است.
در هفته دولت به سر میبریم و امروز، ششم شهریور (پنجمین روز هفته دولت) از سوی دولت با عنوان «روز اخلاق و معنویت» نامگذاری شده است. به این مناسبت، درباره لازمههای رعایت اخلاق حرفهای در صنعت بیمه با جناب آقای رضایی گفتوگو کردهایم. ضمن تبریک هفته دولت، دعوت میکنیم خلاصه این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
در حال حاضر صنعت بیمه کشور اوضاع مناسبی نداشته و ساختاری رانتی و پر از ابهام و اشکال دارد که به سادگی قابل اصلاح نیست. برای اصلاح این ساختار، در درجه اول باید تضاد منافعی که بین بیمه مرکزی و سایر بیمهها وجود دارد، از بین برود. بیمه مرکزی باید کار نظارت و راهبری بیمهها و اصلاح آییننامهها و قوانین را متناسب با شرایط روز، پیگیری کند، یعنی مسائلی را که نیاز روز بازار بیمه است، متناسب با آییننامههای حاکمیتی تدوین کند و بر شرکتهای بیمهگر، نظارت داشته باشد. این کار، زمانبر است اما به هرحال باید آغاز شود.
مشکل بیمه، ورود سازمانها و بانکها به این صنعت است
در دعوای اخیر استارتآپها (بیمههای برخط) و شبکه فروش، استارتآپها بر اساس قرارداد خود با شرکت بیمهگر عمل کردهاند. وقتی شرکت برخط، قراردادی را به شرکت بیمهگر پیشنهاد میدهد، بیمهگر میتواند ادعا کند که قرارداد بر اساس آییننامهها نیست و آن را نمیپذیرد. اگر شرکت بیمهگر، بستر را فراهم نکند، شرکت برخط نمیتواند کاری انجام دهد. بنابراین بستر را شرکت بیمهگر فراهم کرده و نظارت بر این امر هم بر عهده بیمه مرکزی است.
اما مگر سهم برخطها از بازار بیمه ما چقدر است؟ کمتر از دو درصد! این اصلا رقمی نیست که بخواهند روی آن بحث کنند، آن هم در شرایطی که 40 درصد بازار بیمه ما در انحصار کمتر از 300 کارگزار و شرکت خدمات بیمهای است که متعلق به سازمانها، بانکها و نهادها، چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی هستند و تضاد منافع ایجاد کردهاند. اگر این 40 درصد که بیش از 60 هزار میلیارد تومان در اختیارشان است، وارد شبکه فروش میشدند-یعنی این 300 کارگزار و شرکت بیمهگر کنار میرفتند و این رقم، وارد شبکه فروش ما میشد- در آن صورت هم سفره شبکه فروش فعلی پر و پیمانتر میشد، هم میتوانست بیش از 30 هزار شغل ایجاد کند (شبکه فروش ما در حال شامل حدود 100 هزار نفر است.)
اما به عنوان مثال، کارگزاری بیمه در ایران خودرو و سایپا سالانه حدود 4 تا 5 هزار میلیارد تومان در ختیار دارد. اگر این رقم آزاد شود و افراد از هر شرکتی که بخواهند، بیمه بخرند، اوضاع تغییر خواهد کرد. بانکها نیز وارد حوزه بیمه شدهاند و هر بانکی برای خودش یک کارگزاری بیمه دارد، اما اگر مردم بتوانند بیمه را به طور رقابتی از شبکه فروش بخرند، قطعا حق بیمههایی که افراد پرداخت میکنند، متفاوت خواهد بود.
بانکها باید از بنگاهداری دست بردارند و دنبال کسب درآمد نباشند، چراکه این کسب درآمد برای بانک، تضاد منافع ایجاد میکند. به عنوان مثال، فردی از بانک، تسهیلاتی گرفته و میخواهد بابت این تسهیلات، بیمهنامه بخرد. بانک دارد به نیابت از بیمه، این حق بیمه را از شخص میگیرد، بخشی را به عنوان منافع خود، نگه میدارد و بقیه را به شرکت بیمهگر میپردازد، درحالی که این اصلا ربطی به بانک ندارد. این مسائل، رانت و فساد ایجاد میکنند. به هر حال، هر سازمانی، ساختاری مشخص و درآمد و هزینه مشخص دارد. اگر درآمد خارج از عرفی وارد این سازمان شود، فسادآفرین است.
لزوم ایجاد ارتباط بین شبکه برخط و شبکه فروش سنتی بیمه
در عصری هستیم که برای تسهیل امور، فعالیت استارتآپها (برخطها) در صنعت بیمه، ضروری است و برخی اوقات، فرد تمایل دارد به طور برخط و در لحظه، بیمهنامه خود را خریداری کند. همانطور که بانکها خدمات بانکی آنلاین ایجاد کردهاند، صنعت بیمه هم باید در این بخش، زمینهسازی و مشکلات را حل کند. درواقع باید حلقه مفقوده بین شبکه برخط و شبکه فروش سنتی پیدا شده و بین این دو بخش، ارتباط برقرار شود. هم شرکتهای بیمهگر و هم صنعت بیمه، باید به دنبال راهکاری باشند که برخطها و شبکه فروش سنتی با یکدیگر همکاری کنند. این رابطه که متاسفانه در حال حاضر تبدیل به دشمنی شده، باید حسنه شود چراکه برخطها فعالیت گستردهای در سطح کشور داشتهاند و میتوانند باعث معرفی بهتر بیمه شده و در فرهنگسازی بیمه نقش داشته باشند، به ویژه که ساختار فرهنگی صنعت بیمه در کشور بسیار ضعیف است.
ضعف اخلاق حرفهای در صنعت بیمه
صنعت بیمه ما در زمینه اخلاق حرفهای، ضعف دارد درحالی که این مساله، پایه و چارچوب اصلی کار و فعالیت در این صنعت است و تا وقتی این اخلاق در جامعه بیمه، شامل بیمهگرها و بیمهشدهها شکل نگیرد، عملکرد مطلوبی نخواهیم داشت.
به عنوان مثال در حال حاضر بیمهگرها در رقابت با یکدیگر، علیه هم صحبت کرده و همدیگر را زیر سوال میبرند. انتظار دارید در چنین شرایطی، بیمهگذار چه نگاهی به این صنعت داشته باشد؟ او وقتی میبیند بیمهگرها یکدیگر را تخریب میکنند، برای کار با بیمهها، شرایط نامناسبی در نظر میگیرد و به بیمهگذار میگوید اگر این شرایط را نپذیری، رقیبت آن را خواهد پذیرفت! ارائه نرخهای غیر فنی، یکی از مصداقهای عدم رعایت اخلاق حرفهای در صنعت بیمه است.
در شرکت بیمه اتکایی امین، برای پیادهسازی اخلاق حرفهای برنامه داریم و با چند شرکت دیگر توافق کردهایم تا سمیناری تحت عنوان رعایت اخلاق حرفهای در صنعت بیمه برگزار کنیم. این موضوع یکی از دغدغههای من در 24 سال کاری بوده و برایم یک مساله است.
گاهی اتفاقهای ناگواری در صنعت بیمه میافتد. به عنوان مثال، موضوع و انتقادی مطرح شده و بلافاصله چنان هجمهای به یک مدیر میشود که هنوز هیچ چیز روشن نشده، با آبروی او بازی میشود. ایرانیت و اسلامیت ما در کنار هم قرار گرفته و جمهوری اسلامی به وجود آمده است، بنابراین ارزشها در جامعه ما باید جایگاه بسیار بالاتری نسبت به کشورهای دیگر داشته باشد. متاسفانه این ارزشها چنان آسیبی دیدهاند که میبینم به عنوان مثال در صنعت بیمه، افراد به هر راهی، یکدیگر را تخریب میکنند. درحالی که انتهای این کار، در سراشیبی افتادن و نزول صنعت بیمه است.
معیارهای انتخاب مدیران در صنعت بیمه
بحث انتصابات در بیمه، چارچوب مشخصی دارد. به نظر من، مساله مهم، رفتار افراد است و نمیتوانیم ایراد چندانی به انتصابات وارد کنیم. به هر حال، معیار تعیین صلاحیت افراد را آییننامهها مشخص کردهاند، هرچند این آییننامهها نیاز به تقویت و اصلاح دارند.
پیشنهاد شخصی من این است که وقتی قرار است فردی، عضو هیات مدیره یا مدیرعامل یا مدیر یک بخش کلیدی در صنعت بیمه باشد، صرفا به یک مصاحبه اکتفا نشود و عملکرد دوره مدیریت قبلی او بررسی شود. از سوی دیگر این شخص باید در دورههای آموزشی فنی و… شرکت کند که در این زمینه، پژوهشکده بیمه میتواند نقش مهمی ایفا کند. به هرحال شرایط صنعت بیمه، خاص و این صنعت، در تحریم است و مدیران این بخش باید بتوانند در شرایط خاص، تصمیمات مهم و بزرگ بگیرند.
اگر قرار است مدیرعاملی از یک بیمه به بیمه دیگر برود، کافی است عملکرد او به وسیله کارشناسان نظارتی، بررسی شده و مبنای انتخاب فرد شود و به او درجه بدهند، درجهای که نشان میدهد فرد، شایستگی مدیرعامل یا مدیر شدن در چه شرکتی را دارد و چه شرکتی را نه.
اگر این اتفاق بیفتد، مشکلی در بحث مدیریت نداریم. به هر حال بضاعت فعلی ما همین است. صنعت بیمه هم صنعتی نیست که کسی حاضر باشد از بیرون این صنعت، وارد آن شود چرا که جذابیتی در آن ایجاد نشده است، به طوری که کمتر کسی از فارغالتحصیلان رشتههای مالی دانشگاههای مهم کشور، جذب این صنعت میشوند.
ارزشهای هر کشوری، پایه و اساس اقتصاد، سیاست و… است و منافع ملی خود را در این چارچوبها تعریف میکنند. ما هم اگر میخواهیم این اتفاق در صنعت بیمه بیفتد، شرط آن رعایت اخلاق حرفهای به معنای واقعی است. درواقع یکی از اساسیترین و کلیدیترین راهکارهایی که میتواند صنعت بیمه کشور را به مسیر درست هدایت کند، رعایت اخلاق حرفهای و توجه به ارزشهاست.
برای پسابرجام آمادگی داریم
برای ایجاد آمادگی در زمینه توافق احتمالی در مذاکرات برجام، در حال بهروزرسانی زیرساختهای خود هستیم. در توافق قبلی، مشکل صنعت بیمه و کل اقتصاد کشور این بود که زیرساختها را برای پس از تحریم آماده نکرده بودیم. ما به همکاران خود گفتهایم تصور کنید همین فردا تحریم برداشته شود، آیا ما آمادگی ورود به بازار جهانی را داریم؟ آیا سرمایههای ما کفایت این شرایط را دارد و میتوانیم وارد ریسکهای بزرگ شویم؟ آیا از نظر سیستم نرمافزاری آمادگی لازم را داریم؟ آیا نیروهای ما آموزشهای لازم را دیدهاند؟ متاسفانه این آمادگی در حال حاضر در صنعت بیمه، بسیار ناچیز و کمتر از 10 درصد است.
این کار را در بیمه اتکایی امین از روز نخست استقرار آغاز کردهایم. افرادی را مامور رصد و تجزیه تحلیل بازار روز کردهایم تا ریسکهایی که میتوانیم به خارج از کشور منتقل کنیم، بررسی شود. همچنین در حال تقویت نیروی انسانی هستیم و افرادی از بخش فنی در کارگاههای خارج از کشور شرکت خواهند کرد. در بخش زیرساختی نیز همکاران آیتی در حال پیشبرد برنامهها و آماده کردن نرمافزارهای لازم هستند تا به محض اینکه توافق، اعلام و گفته شد که از امروز میتوانید بیمه را وارد بازار جهانی کنید، آمادگی داشته باشیم.
لزوم حرکت بیمه به سوی تقویت تولید
شرایط امروز صنعت بیمه، شکننده است و ضعفهای بسیاری داریم که حاصل تصمیمات اشتباه است، به عنوان مثال، نرخهای غیرفنی، وضع کرده و شرکتهای بیمهگر را فقیر و ضعیف کردهایم. حال باید این شرکتها را تقویت کنیم و برای این کار، باید حوزه سرمایهگذاری ما به شدت توسعه یابد، نه به این معنی که وارد حوزه املاک شویم، بلکه باید سرمایهگذاری را به سمت تولید، تقویت تولید و ایجاد اشتغال ببریم، کاری که صنعت بیمه تاکنون نکرده و به همین دلیل نیز نقشی در رونق اقتصاد نداشته است.
در بیمه اتکایی امین در حال کار روی این موضوع هستیم تا در صنایع سوددهی مانند پتروشیمی، پالایشگاهها و… سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال کنیم که منجر به افزایش سرمایه ما نیز میشود. این اتفاق تاکنون در صنعت بیمه نیفتاده است.
مسئولان پیشین بیمه اتکایی امین زحمت زیادی کشیدهاند و این شرکت در حال حاضر یکی از سبزترین شرکتها در صنعت بیمه است. بدین صورت باتوجه به افزایش سرمایه شرکت از ۵۰۰میلیارد به ۸۰۰میلیارد برنامه ما این است که تا سال آینده، سرمایه شرکت را به 2 هزار میلیارد تومان برسانیم. در این زمینه راهکارهایی داریم و با سهامداران نیز صحبت کردهایم که در این امر، کمک کنند.
قطعا بازار بیمههای اتکایی در پساتحریم، به دلیل افزایش تعامل با جهان و افزایش توان انتقال ریسک به خارج از کشور، بازار بسیار بهتری خواهد بود. هدف اصلی ما در درجه نخست، تقویت خودمان و در گام بعدی، افزایش مراوده با کشورهای همسایه و منطقه و سپس، فعالیت در بازارهای جهانی است. در پساتحریم تلاش میکنیم با تلفیقی از شرکتهای بیمهای منطقه و جهانی کار کنیم تا اگر دوباره اتفاقی درباره برجام افتاد، همه بازار خارجی را از دست ندهیم. یعنی اولویت ما، بازار منطقهای است.
اهمیت جانشینپروری در مدیریت
اگر بخواهیم در بحث مدیریت، موفق شویم، در درجه اول باید به بحث جانشینپروری توجه شود که تاکنون این اتفاق نیفتاده است. در این زمینه، پژوهشکده بیمه میتواند کارهای تحقیقاتی و علمی را انجام داده و بیمه مرکزی نیز، بحث هدایت و راهبری کلان را بر عهده بگیرد.
لازمههای مدیریت در صنعت بیمه
مدیر صنعت بیمه باید در حدی معقول، اطلاعات فنی بیمهای و سرمایهگذاری داشته باشد اما اهمیت علم مدیریت از این دو، بالاتر است. او همچنین باید قدرت تجزیه و تحلیل و تصمیمگیری داشته باشد و بازار را بشناسد. مدیر باید مردم و خرده فرهنگهای کشور را بشناسد. از سوی دیگر، مدیریت باید از داخل مجموعه آغاز شود و مدیر، دغدغههای کارمندان خود را در زمینه سلامتی و مسائل مادی برطرف کند. همچنین بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم نقلاب، نیروهای جوان باید وارد صحنه شوند. البته باتجربهها میتوانند به عنوان مشاور، کنار جوانان باشند و در قالب یک اتاق فکر، جوانان را راهنمایی کنند.