فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند . (آیه پنجم، سوره نازعات)
فَالْمُدَبـِّــرَاتِ أَمْــرًا سوگند به آنان که با تدبیر عمل می‌کنند. (آیه پنجم، سوره نازعات)

بهرام سبحانی رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران | فولاد تنها صنعت همگام با سند چشم‌انداز

دکتر بهرام سبحانی رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران

صنعت فولاد از جمله صنایع بنیادین و کلیدی در امور توسعه است و میزان استفاده از فولاد در یک کشور از جمله شاخصه‌های توسعه‌یافتگی محسوب می‌شود. بهرام سبحانی مدیرعامل اسبق کارخانه فولاد مبارکه و رئیس انجمن فولاد ایران در گفت‌وگو با رادیو صدای تدبیر اشاره به این‌که صنعت فولاد تنها صنعتی است که میزان رشدیافتگی‌اش با سند چشم‌انداز هم‌خوان است به چالش‌های این صنعت در زمینه گاز و برق پرداخته و این باور که صنعت فولاد ایران صنعتی آب‌بر است را به چالش کشیده است. او می‌گوید وزارت صمت مجوز تأسیس صد و چهل و پنج میلیون تن کارخانه فولاد تازه را داده است در صورتی که از پنجاه میلیون تن ظرفیت تولید فولاد در ایران در حال حاضر تنها سی میلیون تن فعال و در حال تولید است و میزان مصرف فولاد در کشور سالانه حدود شانزده میلیون تن است. آگاهی از مشروح این گفت‌وگوی کارشناسانه را به فعالان اقتصادی و نمایندگان مجلس توصیه می‌کنیم.

در حوزه صنعت فولاد که یکی از صنایع استراتژیک برای ایران است آیا دوره‌ای بوده که ما جهشی داشته باشیم؟ اگر بوده این جهش محصول چه نوع نگاه، رویکرد و راهبردی بوده است؟

سرانه مصرف فولاد در همه دنیا از شاخصه‌های توسعه‌یافتگی است. مصرف سرانه فولاد در کشورهای توسعه یافته معمولاً در حدود سیصد و پنجاه کیلوگرم به ازای هر نفر است و در کشورهای در حال توسعه این رقم بین صد تا سیصد کیلوگرم است. مصرف سرانه زیر صد کیلوگرم فولاد نشان توسعه‌نیافتگی است. ما در ابتدای انقلاب در زمینه تولید فولاد کارخانه ذوب آهن اصفهان را با ظرفیتی در حدود پانصد هزار تن داشتیم. از همان زمان تا کنون رشد ظرفیت تولید فولاد تداوم داشته و در حال حاضر این ظرفیت به صورت بالقوه پنجاه میلیون تن و به صورت بالفعل سی تا سی و دو میلیون تن است. میزان تولید فولاد در ایران بالغ بر پنجاه درصد بالاتر از نیاز داخلی است. تا ده سال پیش ما واردکننده فولاد بودیم و امروز یکی از صادرکنندگان شاخص این محصول هستیم. رشد صنعت فولاد در ایران به رشد صنایع پایین‌دستی از جمله صنایع خودروسازی، لوازم خانگی، نفت و گاز و پتروشیمی هم کرده است. ما در حال حاضر دهمین کشور تولید کننده فولاد در جهان هستیم و اگر سی میلیون تنی که در حال حاضر تولید می‌کنیم را بتوانیم به چهل میلیون تن برسانیم که به شکل نصب شده و آماده بهره‌برداری ظرفیتش را داریم ششمین کشور تولیدکننده فولاد در جهان می‌شویم.

وقتی چرخه صنعت فولاد در ایران کامل است چرا نمی‌توانیم از این ظرفیت نصب شده به طور کامل بهره‌برداری کنیم؟

در دنیا هفتاد درصد فولاد به شکل کوره بلند و با سوخت زغال سنگ تولید می‌شود. در ایران میزان زغال سنگ کم و کیفیت آن نامطلوب است و به همین دلیل صنعت فولاد ما به سمت بهره‌گیری از سوخت گاز حرکت کرده است. نود درصد فولاد ما با انرژی گاز و برق تولید می‌شود. فولادی که از طریق گاز و برق تولید می‌شود از منظر زیست‌محیطی مطلوبیت بیشتری دارد و صنعت فولاد ایران صنعتی نیمه‌سبز محسوب می‌شود ولی در شرایطی که ما با کمبود گاز و برق روبه‌رو هستیم، ما نمی‌توانیم از تمام ظرفیت نصب شده فولادی کشور بهره برداری کنیم و حدود بیست میلیون تن از ظرفیت به دلیل کمبود انرژی معطل مانده است. در سند چشم انداز بیست ساله قرار بوده ما در سال 1404 پنجاه و پنج میلیون تن فولاد تولید کنیم. صنعت فولاد تنها صنعتی بوده که به تحقق هدف چشم‌انداز نزدیک شده است و عدم رشد در بخش‌های دیگر باعث شده ما نتوانیم برنامه در آستانه تحقق خود را اجرایی کنیم. ما نه حمل و نقل و نه در بخش انرژی زیرساخت‌های لازم برای بهره‌گیری از پتانسیل صنعت فولاد را فراهم نکرده‌ایم. در همین تابستان به دلیل کمبود برق بسیاری از واحدهای تولید فولاد بیش از دو ماه تعطیل بودند و دیگر واحدها هم با بیست تا بیست و پنج درصد ظرفیت تولید می‌کردند.

در مسئله جانمایی صنعت فولاد به عنوان نمونه در شهرهایی نظیر اصفهان و بجنورد به ویژه از منظر تأمین آب برای این صنعت آیا دچار اشتباه نبوده‌ایم؟ این مسئله در عدم توانایی برای بالفعل کردن ظرفیت فولادی کشور چه میزان موثر بوده است؟

در دنیا واحدهای فولادی معمولاً کنار آب هستند ولی ما با دو گزینه مواجه هستیم. یکی اینکه صنعت را کنار آب بنا کنیم و دیگری در نزدیکی معادن. آب در صنعت فولاد بیشتر نقش خنک کننده را دارد و ما در مناطق کویری شیوه‌هایی برای استفاده بهینه آب در صنایع فولادی داریم که در حال حاضر مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند. وقتی صنعت فولاد کنار دریاست، آبی که برای خنک کردن لازم است را از دریا می‌گیرد و به چرخه می‌آورد و دوباره به دریا می‌ریزد. در مناطق کویری آب از چرخه خارج نمی‌شود و چرخه خنک‌کاری به شکل بسته طراحی می‌شود. بزرگترین شرکت‌های فولادی کشور در اصفهان هستند و در اذهان عمومی جاافتاده که فولاد مبارکه و ذوب آهن صنایع بسیار آب بری هستند ولی در واقع مصرف آب این دو شرکت از مسیر بازچرخانی آبی که در سیکل وجود دارد به حداقل رسیده است. ما کمترین آب را هدر می‌دهیم و روند خنک سازی در این کارخانه‌ها شبیه به رادیاتور ماشین است که میزان محدودی آب با چرخش‌های مکرر در موتور کار خنک سازی را انجام می‌دهند. خشکی زاینده رود به صنایع فولادی نسبت داده می‌شود در حالی که زاینده رود از بالادست شرکت‌های فولادی خشک است و خشکی آن ربطی به صنایع فولاد ندارد. در فولاد مبارکه اصفهان به ازای هر متر مربع فولادی که تولید می‌شود دو لیتر آب مصرف می‌شود.

شما فرمودید که یکی از مسائل مهم صنایع فولادی مشکل کمبود برق است که در تابستان امسال به تولید بسیار محدود صنایع فولادی انجامیده است. چرا برای حل این مشکل صنایع فولادی به تأسیس نیروگاه‌های صنعتی اقبالی نشان نمی‌دهند؟

وظیفه شرکت‌های فولادی تولید برق نیست ولی در شرایط انتخاب بین بد و بدتر، بین خواباندن تولید و تأسیس نیروگاه راه دوم را انتخاب می‌کنند اما همین موضوع هم با چالش‌های زیادی مواجه است. اولین چالش این است که آیا گاز لازم برای تولید برق در اختیار کارخانه‌ها قرار می‌گیرد؟ سرمایه‌گذار از خود می‌پرسد در شرایط کمبود گاز که به عنوان نمونه امسال خیلی زودتر از فصل سرما هم شروع خواهد شد آیا گاز لازم برای راه‌اندازی نیروگاه را دریافت خواهد کرد؟ چالش دوم این است که فولاد در بخش نیروگاه با این امید سرمایه‌گذاری می‌کند که برق لازم برای صنعت را تأمین کند ولی همین امسال برق تمام نیروگاه‌هایی که در اختیار شرکت‌های فولاد بود گرفته شد و به چرخه برق خانگی اضافه شد. از میزان برقی که برای فولاد نیاز داریم چهار هزار مگاوات در نیروگاه‌های شرکت‌های فولادی تولید می‌شود اما به دلیل شرایطی که در آن قرار داریم این میزان هم به این شرکت‌ها تخصیص پیدا نمی‌کند. بهتر این است که وزارت نیرو با بهره‌گیری از مکانیزم‌های تأمین مالی نظیر اوراق مشارکت از بخش خصوصی کمک بگیرد و چرخه تولید برق را فعال کند تا بتواند در بهترین جای ممکن برق را تولید کند تا نیروگاه بتواند نزدیک به ظرفیت اسمی خود به تولید برق بپردازد. نوسازی چرخه توزیع هم به کاهش هدر رفت برق یاری می‌رساند و ما می‌توانیم از این دور باطل خارج شویم.

آیا در ایمیدرو رویکرد گسترش صنعت فولاد را مشاهده می‌کنید و آیا در زمینه جلب مشارکت بخش خصوصی در تولید فولاد ما برنامه‌ای داریم؟

در حال حاضر نزدیک به صد و چهل و پنج میلیون تن مجوز ساخت کارخانه فولاد در وزارت صمت صادر شده است. ما در حال حاضر برای ظرفیت نصب شده موجود هم توان تولید برق و گاز را نداریم و در چنین شرایطی ایجاد کارخانه فولاد جدید با هیچ منطقی سازگار نیست. در حال حاضر ما نیازمند توسعه کیفی هستیم نه توسعه کمّی. ما تا سه چهار سال آینده اگر وضع بدتر نشود که پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد بدتر هم خواهد شد، توان بهبود شرایط موجود را نخواهیم داشت. در حال حاضر بهترین کاری که وزارت صمت و ایمیدرو می‌توانند انجام دهند جهت دهی سرمایه‌گذاری از گسترش کمّی صنعت فولاد به گسترش کیفی آن است.

با همه مسائل و مشکلاتی که شما به آن اشاره کردید ما با مسائل مالی متعددی در صنایع فولادی مواجه هستیم. دلیل این بحران‌ها چیست؟

موردی که در مورد کارخانه فولاد مبارکه مطرح شد و ابتدا گفتند نود و دو همت اختلاس صورت گرفته و بعد خواستند حرفشان را تصحیح کنند اما آن حرف اثر روانی‌اش را بر جامعه گذاشته بود ظلمی به صنعت فولاد بود. از این میزان بیش از پنجاه و شش همت اختلاف در ارزش فروش بود در حالی که فولاد مبارکه هیچ نوع تصمیم‌گیری در مورد قیمت فروش کالا ندارد. تخلفات دیگری که نسبت داده شد هم عجیب و غریب بود. به عنوان مثال فولاد مبارکه در مناطق معدنی سنگان شرکتی تأسیس کرده که صد در صد سهامش به فولاد مبارکه اختصاص دارد تا سنگ آهن لازم را با قیمت مناسب‌تری تهیه کند. یکی از موارد تخلف در این پرونده این است که شما از این شرکت بدون رعایت تشریفات مناقصه خریداری کرده‌اید. از اساس این شرکت بخشی از فولاد مبارکه است و فقط برای رعایت تشریفات قانون ثبت به عنوان یک شرکت جداگانه ثبت شده است. قطعاً تخلفاتی بوده است ولی رقم این تخلفات به هزار میلیارد هم نمی‌رسد چه رسد به نود و دو هزار میلیارد تومان. این پرونده هم با همه حاشیه‌ای که ایجاد کرد پس از طرح در دادگاه بسته شد.